کد:
736819
پرسش
سلام و خسته نباشید
یک سوالی برام پیش اومده بود در مورد آیه 179 سوره اعراف :وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ (179)
و در حقیقت بسیارى از جنیان و آدمیان را براى دوزخ آفریدهایم [چرا که] دلهایى دارند که با آن [حقایق را] دریافت نمىکنند و چشمانى دارند که با آنها نمىبینند و گوشهایى دارند که با آنها نمىشنوند آنان همانند چهارپایان بلکه گمراهترند [آرى] آنها همان غافلماندگانند (179) در ترجمه این سوره به صراحت نوشته شده بسیاری از جنیان و آدمیان برای دوزخ آفریده شده اند
1-آیا این مساله در تناقض با هدف اصلی آفرینش و همچنین بحث اختیار در آدمیان نیست ؟
2-و اینکه این آدمیان چطور میتونند راه بهشت رو در پیش بگیرند در صورتی که برای دوزخ آفریده شده اند ؟
3-چرا باید این انسان های خاطی رو مجازات کنیم در صورتی که خلقتشون اینطوریه ؟تفسیر این آیه رو در لینک زیر خوندم ولی قانع نشدم :
http://www.andisheqom.com/Files/shobheinternet.php?idVeiw=30488&level=4&subid=30488ممنون میشم طوری منو قانع کنید که شک و شبهه ای برای من باقی نمونه .پیشاپیش ممنونم
پاسخ
با عرض سلام
«ذَرَأْنا» از «ذرء»، در اصل به معناى پراكنده ساختن و انتشار است و در اینجا به معناى خلق، آفرینش و اظهار نمودن است.
سؤال: قرآن، در این آیه، آفرینش بسیارى از جنّ و انس را براى دوزخ مىداند و در آیهاى دیگر خلقت جنّ و انس را براى عبادت مىشمارد، «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» ، كدام یك صحیح است؟
پاسخ: هدف اصلى آفرینش، خداپرستى و عبودیّت است، ولى نتیجهى كار بسیارى از انسانها در اثر عصیان، طغیان و پایدارى در كفر و لجاجت، دوزخ است، گویا كه در اصل براى جهنّم خلق شدهاند. حرف «لام» در «لِجَهَنَّمَ»، براى بیان عاقبت است، نه هدف. مانند نجّار كه هدف اصلىاش در فراهم نمودن چوب، ساختن در و پنجرههاى زیبا از آن چوبها مىباشد، ولى كار به سوزاندن چوبهاى بىفایده در بخارى مىانجامد كه آن هدف تبعى است.
این مطلب، شبیه این جملهى حضرت على علیه السلام است كه مىفرماید: خداوند فرشتهاى دارد كه هر روز با صداى بلند مىگوید: «لدوا للموت و اجمعوا للفناء و ابنوا للخراب» «1» بزایید براى مرگ و بسازید براى خرابى، یعنى پایان تولّد، مرگ، پایان ثروتاندوزى، فنا و پایان ساختمان، خرابى است.
آرى، انسانهایى كه هویّت انسانى خود را از دست دادهاند، جایگاهى جز آتش براى آنان نمىباشد، «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا» «2» چنان كه خود آنان نیز اعتراف مىكنند كه اگر دستورات الهى را شنیده بودند و تعقّل مىكردند، دیگر در جهنّم جاى نداشتند. «قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ» «3» انسان در داشتن چشم، گوش و زبان، شبیه حیوان است، ولى كیفیّت و هدف بهرهبردارى انسان از نعمتها باید بهتر و بیشتر باشد، و گر نه همچون حیوان بلكه پستتر از آن است.
انسان باید علاوه بر ظاهر، ملكوت را ببیند و علاوه بر سر و صداهاى ظاهرى، زمزمههاى باطنى و معنوى را بشنود.
آدمىزاده طرفه معجونى است از فرشته سرشته، و زحیوان
گر رود سوى این، شود به از این ور رود سوى آن، شود پس از آن
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: چرا خداوند تمام بندگانش را مطیع و موحّد نیافرید؟ حضرت فرمودند: اگر چنین مىشد، دیگر ثواب و عقاب معنا نداشت، زیرا آنان مجبور بودند و اختیارى نداشتند، امّا خداوند انسان را مختار آفرید و علاوه بر عقل و فطرت، با تعالیم
پیامبران و كتب آسمانى مسیر هدایت او را روشن نمود و او را به طاعت فرمان داد و از نافرمانى نهى كرد، تا فرمانبرداران از عاصیان مشخّص شوند. گرچه تمام اسباب طاعت و عصیان را خداوند آفریده، امّا به چیزى امر یا نهى نكرده مگر آنكه انسان مىتواند ضد آن را نیز انجام دهد و مجبور نباشد. آرى، تكلیفپذیرى تنها ارزش و وجه امتیاز انسان از دیگر موجودات است.
موفق باشید
پی نوشت:
(1). نهج البلاغه، قصار 132.
(2). فرقان، 44.
(3). مُلك، 10.
تفسیر نور، ج4، ص: 230
مشاور :
آقای رحیمی
| پرسش :
جمعه 16/11/1388
| پاسخ :
چهارشنبه 21/11/1388
|
|
نا مشخص
|
20
سال
|
سوالات قرآنی
| تعداد مشاهده:
85 بار