• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1322059

پرسش

با سلام و خسته نباشید.
در قران به چند آیه برخوردم که برایم جای سوال داشت
اول انکه خدا بندگانش رابه صورت زوج قرار داده و مرد را باعث آرامش زن و زن را باعث آرامش مرد قرار داده
اینجانب 30 ساله مجرد هستم و تا کنون خواستگاری نداشتم و هیچ مردی ابراز علاقه به من نداشته آیا این آیه درباره من صدق نمیکند؟ یا آیه دیگر که اگر بندگان مومن باشند خداوند عزت دنیا و آخرت را به آنها داده و در دنیا هم آنها را بی نیاز میکند. در حالیکه من تا کنون به قدر سر سوزنی از احکام و دین و قران تخطی نکرده ام اما وضع مالی بسیار بسیار بدی دارم و مستاجر و بیکار نیز می باشم درحالیکه زنان ومردان منحرف و حتی کافر به خدا وضع مالی خوبی دارند و همه مشغول به کار و خوشی و تفریح هستند. حتی خداوند حضرت محمد (ص) را تنها سه سال در شعب قرار داد ولی اینجانب از کودکی گویی در شعب هستم؟؟؟

پاسخ

با سلام و عرض تحیت.
دوست محترم!
معنای این آیه این نیست که برای هر مردی یک زنی قرار داده شده و بر عکس؛ بلکه ناظر به جنس مرد و زن است، و بطور کلی می فرماید مردان و زنان را جفت برای همدیگر قرار داده است تا با هم در آرامش باشند. این إخبار از این حقیقت تکوینی است که مردان و‌ زنان مایه آرامش یکدیگر هستند و خوب است ازدواج کنند. به عبارت دیگر، این آیه نمی خواهد خبر از این بدهد که برای هر شخص جفتی قرار داده ایم.
مطلب دیگر، سختی و مشکلات و نداری مؤمنان در دنیا، به علت ایمان آن ها نیست و دارایی و تمکن دنیوی غیر مؤمنان نیز پاداش بی دینی و انحراف آن ها نیست. لذا نباید مشکلات معیشت را به پای دینداری گذاشت و رفاه بی دینان را به پای بی دینی آنها. توضیح آن که این که فرموده اند ایمان و تقوا مایه خیر و برکت است، اگر بپذیریم که مراد مادیات هم هست، به این معنا نیست که هر مؤمنی در رفاه خواهد بود، بلکه می گوید ایمان یکی از عوامل نزول نعمت است، ولی عوامل دیگری هم - چه اختیاری و چه غیر اختیاری - در این امر دخیل هستند، که شاید آن عوامل وجود نداشته باشد، که می بینیم مؤمنی دچار مشکلات است.
مطلب سوم آن که ما گاهی خبر از گرفتاریهای دیگران نداریم و گمان می کنیم دیگران خوشبختند. معمولا هر کسی برای خودش مشکلاتی دارد که آرزو می کرد ای کاش این مشکلات را نداشت، منتهی ما از آن ها خبر نداریم و تصور می کنیم همه مشکلات فقط برای ما است. اگر پای درد دل هر کدام بنشنید، می بینید چه مشکلاتی دارند و باید خدا را شکر کرد که ما این مشکلات را نداریم.
خداوند به پیامبر و مؤمنان می فرماید: «فَلاتُعْجِبْكَ‏ أَمْوالُهُمْ وَلا أَوْلادُهُمْ إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كافِرُونَ»؛ یعنی فزونى اموال و اولاد کفار، تو را در شگفتى فرو نبرد؛ این برای آن ها نعمت نیست بلکه خدا مى ‏خواهد آنان را به وسیله آن، در زندگى دنیا عذاب كند، و در حال كفر بمیرند.(توبه/55)
منظور این آیه آن است که کافران اگر در دنیا در رفاه و در مادیات هستند، برای این است که مشغول به همین دنیا باشند و برای آخرتشان، هیچ ذخیره ای نداشته باشند. به عبارت دیگر، کافران زحمات تلاش خودشان را در این دنیا می بینند و هیچ ذخیره و توشه ای برای آخرت ندارند. حال چنن افرادی اصلا غبطه ندارد.
مطلب دیگر این که برای ازدواج باید آسیب شناسی کرد و دید مشکل از کجاست؟ اگر از خودمان است، مثلا زیاد ایراد می گیریم و یا به دنبال ایده آل های ذهنی خود هستیم، کمی انتظاراتمان را تعدیل دهیم؛ و یا اگر کسی ما را نمی شناسد، بهتر است حضور پررنگ تری در جمع های زنانه و مجامع مشروع داشته باشیم. این خودش می تواند زمینه ای برای معرفی ما به دیگران باشد.
کلام آخر:
یک قاعده کلی می دهیم؛ و آن این که یکی از تعالیم جدی همه ادیان الهی این است که "الخیر فی ما وقع"، یعنی خیر انسان در همان چیزی است كه اتفاق می افتد و خداوند برایش مقدر می کند. به عبارت دیگر، هیچگاه اتفاقی كه برای ما شر باشد در تقدیر خداوند جای نمی گیرد. این مضمون از روایات بسیاری بدست می آید. عقل و اعتبار هم با آن سازگار است.
البته خیر و خوشبختی ما لزوما در آن چیزی که نیست که ما گمان می کنیم. گاهی خیر ما در داشتن آن است، و گاهی در نداشتن آنچه ما تصور می کنیم، و گاهی هم چیزی بینابین. 
ما در هر اتفاقی باید تا حد دانش و توانمان به وظیفه عمل کنیم. سختی های خدا گاه برای امتحان صبر ما است و باعث رشد معنوی ما می شود، و گاهی باعث کاهش گناهان ما می گردد، و یا بلای بزرگتری را از ما دفع می کند، و یا موجب پاداش مضاعف برای ما می شود. به همین خاطر در آیات و روایات آمده است که مقربین درگاه الهی گاه سختی بیشتری می کشند؛ یعنی خداوند تقدیرشان را در سختی قرار می دهد، چرا که خیرشان را در آن می بیند.
پیروز باشید.
موسسه ذکر ـ قم.
باستانی.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : سه شنبه 2/7/1398 | پاسخ : پنج شنبه 2/8/1398 | | فوق ليسانس | 30 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 288 بار

تگ ها : قرآن ازدواج رفع فقر دینداری

مشاوره های مرتبط

سلام علیکم
درباره نیت سوال داشتم
۱ - من اگر نیت کنم تا آخر عمر هر اندازه که قرآن ، زیارت عاشورا ، صلوات ، وکارهای ثوابی که انجام میدم رو هدیه میکنم به کسانیکه بر گردن من حقی داشتند ( هم از دنیا رفتن و هم زنده هستن) آیا بازم لازم هر دفعه این نیت رو یادآوری کنم یا همون یکبار کافیه؟
۲ - آیا اگه این کارهایی را که گفتم اگه نیتش یادم نباشه خللی به اصل نیت وارد میشه یا میشه کار بدون نیت؟
۳ - آیا در کنار این نیتی که برای دارندگان حق کردم میشه مثلا بگم به مومنین و مومنان هم برسه از ثواب برای دارندگان حق کم نمیشه؟
از پاسخگویی شما سپاسگزارم

یک شبهه برای من بوجود آمده که فکر کردم مشاوران سایت تبیان می توانند به من پاسخ بدهند.
ابهام من درمورد مسیله امامت است.
چرا امامت در متن قرآن ابهام دارد. و فقط در تفاسیراندکی از آیات می توان اشاره هایی در این باب دید. در حالیکه توحید و نبوت و معاد در قرآن بسیار واضح و روشن و به کرات اشاره مستقیم شده اند.
حتی فروع دین مانند حج و زکات و نماز و... در قرآن تاکید شده. اما فقط چند آیه پر از شبهه در باب امامت بیان شده است. مگر اهمیت این موضوع کمتر از بقیه اصول یا فروع دین است؟
اگر ضرورت به وجود رهبر دینی پس از پیامبر بود چرا نبوت با حضرت محمد خاتمه یافت؟ چه تفاوتی میان امامان و پیامبران تبلیغی به لحاظ رهبری امور وجود دارد؟
اگر ابوبکر و طلحه از گمراهان بودند چرا پیامبر همانند حضرت علی به آنان وعده بهشت داده بود؟
اگر مسیولیت حضرت علی نشان دادن راه حق و رهبری دینی بود چرا با ملاحظات سیاسی با ابوبکر بیعت کرد؟ مگر مسلمانان نباید در راه حق تا پای جان باستد؟ چه برسد که این وظیفه معصومی چون علی بوده است؟

با سلام و ارزوی قبولی طاعات
در جایی خواندم خواندن قرآن بدون دانستن معنی آن یک ثواب دارد همینطور اذکار ولی با معنی و توجه ثواب آن چندین برابر می شود آیا درست است؟ در ضمن بفرمایید تدبر در قرآن و معانی آن به چه صورت است ما کن دانش و بینش عمیقی نداریم نسبت به آن چطور می توان خوب به باطن و معنای دقیق آن من نوعی و عادی که یه فرد معمولی هستم و می خواهم قرائت با فهم و درک داشته باشم این کار را انجام کنم به اصطلاح تدبر کنم؟
با تشکر

با سلام و خسته نباشید خدمت شما
سوال من این است که:
1-چگونه و بر پایه چه استدلال محکمی قرآن طی چندین قرن تحریف نشده است؟آیا امکان دارد که آیات قرآن از همان اول تحریف شده باشد(مثلا توسط خود پیامبر...)؟
2-احادیث و روایاتی که امروزه بدست ما رسیده و چندین نسل فقط به صورت کلامی بیان شده و سپس پس از گذشت زمانی بسیار در کتاب ها توسط افرادی جمع آوری شده، آیا امکان تحریف در این احادیث و روایات وجود ندارد؟
با تشکر

در قرآن سوره نور آمده است:
لَیْسَ عَلَی الْأَعْمَی حَرَجٌ وَلَا عَلَی الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَی الْمَرِیضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَی أَنفُسِكُمْ أَن تَأْكُلُوا مِن بُیُوتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُیُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُیُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُیُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ أَوْ صَدِیقِكُمْ لَیْسَ عَلَیْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَأْكُلُوا جَمِیعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَی أَنفُسِكُمْ تَحِیَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَیِّبَةً كَذَلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون
بر نابینا و لنگ و بیمار و بر شما ایرادی نیست كه از خانه‏های خودتان بخورید یا از خانه‏های پدرانتان یا خانه‏های مادرانتان یا خانه‏های برادرانتان یا خانه‏های خواهرانتان یا خانه‏های عموهایتان یا خانه‏های عمه‏هایتان یا خانه‏های داییهایتان یا خانه‏های خاله‏هایتان یا آن [خانه‏هایی] كه كلیدهایش را در اختیار دارید یا [خانه] دوستتان [هم چنین] بر شما باكی نیست كه با هم بخورید یا پراكنده پس چون به خانه‏هایی [كه گفته شد] درآمدید به یكدیگر سلام كنید درودی كه نزد خدا مبارك و خوش است‏خداوند آیات [خود] را این گونه برای شما بیان میكند امید كه بیندیشید .
سوال این است اول اینکه ایراد نداشتن خوردن از خانه خودمان، نیاز به گفتن دارد؟
دوم اینکه اعمی و اعرج هم مثل ما یعنی مثل بقیه افراد هستند؟ اگر این طور است، این نیاز به گفتن بود؟
وقتی اینها جدا شده اند باید دلیلی داشته باشد، چون نمی توانیم بگوییم این گونه بدیهیات را خداوند متعال فقط برای خالی نبودن عریضه گفته است.

UserName