• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1287626

پرسش

با عرض سلام و خسته نباشید.
بنده دو پسر 29 ماه و 9 ماه دارم. پسربزرگم از ابتدا خیلی وابسته بود و هست. و کلا از بودن در اجتماع و ارتباط با دیگران ترس داره. از اول خیلی بدغذا بود. شیرخشک خورد و با هزار ترفند و بازی شیشه میخورد. هنوز هم موقع غذا خوردن بازی میکنه و خودش غذا نمیخوره.
خودش تنهایی توی اتاق نمی مونه و تنها بازی نمیکنه و حتما باید پیش ما باشه.
من تا قبل از تولد پسر دومم باهاش بازی میکردم ولی مشکل بعد از تولد نوزاد شروع شد.
مشکل اینه که برادرش رو میزنه .
همش احساس میکنه که برادرش جای اونو گرفته. در حالیکه ما برادرش رو تو یه اتاق نگهداری میکنیم و برای این که آسیب نبینه در رو قفل میکنیم. یعنی فقط برای شیرخوردنش میریم پیشش و البته اگه پسر اولم نباشه باهاش بازی میکنیم و از اتاق بیرونش میاریم. به همین دلیل مهارتهای حرکتی خوبی نداره.
من وقتی پسر بزرگم برادرش رو میزنه واقعا عصبی میشم و حتی گاهی وقتها میزنمش. البته خیلی سعی میکنم خودم رو کنترل کنم ولی بعضی اوقات نمی تونم.
واقعا طوری شدم که همش احساس خشم و عصبانیت دارم. و هیچ احساس شادی ندارم.
این وضعیت برام خیلی کلافه کننده ست.
وابستگی شدید پسر بزرگم هم خیلی اذیتم میکنه.
لطفا بفرمایید در برابر رفتار پسر بزرگم که برادرش رو میزنه باید چه کنم؟
بسیار ممنون و سپاسگذارم

پاسخ


باسلام
دوست گرامی رقابت و حسادت میان کودکان پشت همی کاملا طبیعی است و اتفاق جدیدی نیست که برای شما افتاده است.
ضمن اینکه هر قدر این دو کودک را از هم دور کنید وضعیت بدتر می شود.اینکه شما کودک دوم را در اتاقی دیگر قرار داده اید تا جایی که مهارتهای حرکتی خوبی ندارد اقدامی بسیار نادرست و نسنجیده است.
اجازه دهید این دو کودک در جوار هم باشند سعی کنید بخشی از مسئولیتهای کودک دوم را به کودک اول دهید، از اطرافیان بخواهید بیشتر کمک تان کنندخصوصا همسرتان برای فرزند اول وقت بیشتری بگذارد، با فرزند اول تان نزدیک تر و عاطفی تر رفتار کنید و دایما از ویژگی های مثبت و برتری های او صحبت کنید.
قطعا باید وقت بیشتری برای فرزند اول تان صرف کنید چون احساس طردشدن دارد و لذا برای این مهم حتما از حمایت اطرافیان کمک بگیرید ضمن اینکه فرزند دوم تان را فراموش نکنید و حتما وقت کافی برای وی نیز صرف کنید.
وابستگی کودکتان به مرور رفع می شود فقط باید صبور باشید و قدرت تحمل خود را بالا ببرید
در برابر کتک کاری ها هم حساس نشوید فقط مراقب باشید این اتفاق نیفتد و اگر این اتفاق افتاد واکنش هیجانی ندهید چون هم حسادت و هم حساسیت فرزند اول تان را تحریک می کند.
            با تشکر از تماس شما
 
 

مشاور : خانم عطاريان | پرسش : دوشنبه 31/2/1397 | پاسخ : چهارشنبه 2/3/1397 | تربیت کودک | ليسانس | 39 سال | شیوه های تربیتی | تعداد مشاهده: 165 بار

تگ ها : تربیت فرزند کودکان پشت همی راهکار

مشاوره های مرتبط

با سلام و عرض ارادت
دختر سه سال و سه ماهم مدام به بهانه بوسیدن درصدد لمس ملاجه ی دختر دوماهم هستش ، بعضی وقتها که بغل میگیرمش میاد محکم و ناگهانی دستش رو میکشه میترسم دستش رو از جا دربیاره ، میترسم صدمه جبران ناپذیری بهش وارد کنه ،‌با وجود اینکه سعی کردم به هر دوتاشون توجه کافی داشته باشم اما از این رفتارهای دخترم هل دادن و حمله ناگهانی .... دچار استرس میشم . ممنون میشم راهنماییم کنید .

ایران تهران با سلام و احترام پسرم تک فرزند۲۳ساله دانشجو و مشغول کاره حدود یک هفته است که تو کیفش سیگار پیدا کردم با پدرش در میون گذاشتم ایشون هم مثل من نظرش اینه که بخاطر حفظ حریم خصوصی و اعتماد،; در مورد پیدا کردن سیگار به خودش چیزی نگیم; ولی نمی دونیم چطور این موضوع رو حل کنیم. لازم به ذکره اخیرا با دختری که شرایط لازم رو نداشت درگیر روابط عاطفی شده و اصرار بر ازدواج داشت که با مخالفت من و پدرش و کمک از مشاور مجبور شدعلیرغم میلش رابطه رو کات کنه; نزدیک دو سال از اون ماجرا می گذره;لطفا بصورت خصوصی راهنمایی بفرمایید. سپاسگزارم.

سلام وقت بخیر
پسرم ۱۴ ساله است.با تبلت از ۱۲ روز تا ۴ صبح آنلاین با دوستاش بازی میکنه.هیچ مسئولیتی تو خونه قبول نمیکنه.حتی یه در خونه باز کردن.کلی هم از دوستای اینترنتی که همکلاساش هم هستن فوشهای زشت یاد گرفته و همش به زبون میاره.تا بهش چیزی میگیم میگه به فلانم.بهش میگیم تایم بازیتو کم کن میگه به شما مربوط نیست هر کار میکنم دوست دارم. میگیم چشات مشکل پیدا میکنه مشکل عضلاتی پیدا میکنی میگه به کسی ربطی نداره.
چند ماهه هست که میگه تبلتم سرعتش پایینه و داغ میکنه برام گوشی بخرید.واقعا درمانده شدیم. من و پدرش نمیدونیم چیکار کنیم آیا با این روندی که پیش گرفته براش گوشی بخریم؟آیا شرط برای گوشی خریدن براش بزاریم؟
چون قبلا که تبلتش خراب بود با گوشی پدرش هم تا نصف شب بازی میکرد میگفت تبلتم رو درست کنید دیگه میدونم مال خودمه رعایت میکنم ولی وقتی درست شد به حرفاش عمل نکرد. برای بد دهنیش چه رفتاری بکنیم؟
خواهش میکنم کمکم کنید

با سلام من یک پسر 5 ساله و یک پسر 11.5 ساله دارم.پسر بزرگم از حدود سن 4 سالگی با تمایل خودش در اتاق جدا می خوابید و تا سن 8 سالگی بعضی مواقع( بعد از مسافرت, بیماری و تولد برادرش) پشیمون می شد و دوباره در اتاق ما می خوابید. اما بعد از سن 8 سالگی دیگه در اتاق ما نخوابیده. و خیلی وابسته به ما نیست و حتی تنهایی با پدر بزرگش به مسافرت و یا تفریح می ره. اما پسر کوچیکم به شدت به من وابسته است و تمایلی برای جدا خوابیدن نداره. سوال من : مدتی هست که پسر بزرگم مدام درخواست می کنه که یا من و اون جای خوابمون رو عوض کنیم و اون پیش پدرش بخوابه و یا من در اتاق اون بخوابم و موقع خواب می گه احساس تنهایی می کنم. البته براش تخت دو طبقه که دوست داشت خریدیم و اتاقش رو به رنگ دلخواهش رنگ کردیم. نمی دونم چه کمکی می تونم بهش بکنم
با تشکر

سلام
دو پسر ۱۴ و ۴ ساله دارم
پسر بزرگم با ورود من و پدرش به اتاقشان مخالف است.در حالی که من جا نمازم رو آنجا گذاشتم و نماز هایم را در اتاق آنها میخوانم.ولی او مخالف است و میگوید دوست ندارد اونجا نماز بخوانم.در حالی که من گفته ام به خاطر اینکه تاثیر مثبت برای بچه ها داره اینجا نماز میخوانم.حتی او دوست ندارد برادر کوچکش هم وارد اتاق شود و همش با او ناسازگاری دارد.لطفا راهنمایی کنید چه کنم؟
آیا موقع ورود بخ اتاقشان باید اجازه بگیرم و در بزنم؟

سلام وقت بخیر
پسر بچه ای سه سال و 10 ماهه دارم اخیرا حرکاتی انجام می دهد که برایمان عجیب است. مثلا خودش را شبیه نوزادان میکند و تا بقلش نکنیم و نازش را نکشیم این موضوع را تمام نمی کند یا موضوع رفتن به دستشویی و غذا خوردن را که تقریبا مستقل شده بود دوباره گریه میکند که ما در هنگام دستشویی کمش کنیم و در غذا خوردن باید تمام غذا را به او بدهیم.
با توجه به اینکه همسر بنده طی چند ماه آینده فرزند دوم را به دنیا می آورد نگرانی از بابت این رفتارهای فرزند اول برایمان وجود دارد لذا خواهشمندم نسبت به نحوه رفع این مسائل راهنمایی بفرمایید.

با سلام و عرض خدا قوت خدمت شما بزگواران عارضم خدمتتون که بنده پسرم امسال پایه اول ابتدائی میباشند و با توجه به شرایط فعلی کرونایی کلاس و مدرسه هم تعطیل هست.متاسفانه به جهت اینکه درس و مشق کلاً مجازیه؛پسرم همکاری خوبی ندارن؛و به همین جهت بنده نگران تحصیل و یادگیری و مسائل تربیتی پسرم هستم. لطفا راهنمایی بفرمایید که در ماههای پیشرو چه راهکار و روشی رو به کار بگیریم تا بیش از این آسیب و لطمه ای در این خصوص نباشد ویا کمتر وارد شود.با تشکر

سلام پسر پانزده سالم ام عاشق یکی از دختران فامیل شده که سه سال از او بزرگتر است و حجاب درست و حسابی ندارد و می گوید قصد ازدواج با او را دارد و جدیدا هم سیگار می کشد با توجه به اینکه قبلا ورزشکار بود. ما در خانواده ای هستیم که نه اهل سیگار و قلیان نیستیم. البته با ایشان بدرفتاری هم نمی کنیم ولی دیگر کلافه شده ایم و نمی دانیم با او چه رفتاری داشته باشیم؟

با سلام و احترام دختری متولد 94 و پسری متولد 96 دارم
با کد1323890 یک سوال پرسیده بودم که فرموده بودید دو ادامس به او بدهید و اگر نگه داشت ... اگه نگه نداشت چی؟ چه کنیم؟
1.بچه ها (عمدتا ) به حرفای من و مادرشان گوش نمیدند مثلا می گوییم آب بازی نکنید... گوش نمیدهند و آب بازی میکنند مادرشان بیشتر از روش تهدید استفاده میکند و میگوید مثلا اگر اسباب بازی هایتان را جمع نکنید به مهمانی نمیرویم و از این مدل تهدید ها... بنده میگویم این روش درست نیست، حال ما چه کنیم؟
2. دخترم(که بزرگتر است) وقتی یک چیز میخواهد انقدر دنبال قضیه را میگیرد و گریه میکند که مرا کلافه میکند
مثلا دیشب من خسته بودم و نتونستیم بریم مراسم عزاداری (خونه عمه اش ) انقدر گریه ک.......رد هر چی براش توضیح میدادام خیییییییلی طولانی شد و همه اش میومد با جیغ گریه میگفت بریم بریم .... که مجبور شدم سرش داد بزنم
چه کنیم؟

سلام
وقت بخیر
خانواده ایی چهار نفره هستیم
فرزند اولم پسر ۲۲و دومی دختر۱۹ساله هستند، سعی داریم اصول دینی و انسانی رو در کنار هم رعایت کنیم. مشکل فعلی من با دخترم است که خلاف جریان موجود در خانواده، دو سه سالی است که حرکت میکند، چادری و‌محجبه کامل بود نماز و روزه ها سر وقت و عبادات مستحبی هم یکی در میون به میل خودش انجام میشد، رابطه ی عاطفی با پدر و برادر عالیه، از نظر انسانی، بسیار درست عمل میکنه،بسیار باهوشه و بسیار درون کرا، اما دو سه سالیه که، حجابش روز به روز شل تر شده ، و نمازش هم اولش یکی درمیون شد و الان مدتیه که نمیبینم بخونه. با مشاوران زیادی مشورت کردم همه معتقد بودند ، باید به حال خودش بزارمش و مدتی حتی نامحسوس هم ، مراقبش نباشم. درست میشه . اما نشد. امسال که دیگه خیلی شبک، ماه رمضون روزه هاشو گرفت اما نمازاشو نخوند، حتی نماز صبحی رو‌که به خاطر سحری بیدار بود.
گله ایی که از اکثر مشاوران مذهبی هم دارم، اینه، هی میگن باید فلان میشده باید فلان نمیشده(که نود درصدش رو هم من انجام دادم ) اما ، الان چاره میخوام. مثل اینه بگم غذام شور شده چه کنم، بگن خب نباید نمک زیاد بریزی . حالا به هر دلیلی شده، الان راهکار چیه؟
ممنونم از وقتی که میگذارید، تقریبا در شرف دیوانگی هستم،از زمانی که در شکمم بوده تا الان هر وقت، تاکید میکنم «هر وقت و هرجا »دعا کردم، برای ایمان بچه هام و نسلم و همه ی جوانانی که میشناسم یا نمیشنام، دعا کردم. پس اگه قراربود خدا دعامو مستجاب کنه، از راهی که توش بود برش نمیگردوند، میگن دعای مادر مستجابه، اما نشد. سه ساله که به هر دستاویزی از دعا و مشورت آویزون شدم. از کودکیش مطلب خوندم و تحقیق کردم و پرس و جو کردم و ..... تا درست ترین راه رو پیش ببرم. اما الان تنها حسم اینه، که یه مادر بی ارزش شکست خورده ام، که چهل سال برای هدفش( داشتن فرزندان امام زمانی) تلاش کرده و حالا با سر کوبوندنش زمین. منگم. گیجم. حتی نمیدونم کجا رو غلط رفتم.

UserName