• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1229054

پرسش

باسلام و احترام
پسری 14ساله دارم که به تازگی خیلی تندخوشده البته میدانم که در سن بلوغ است و تا حدودی طبیعی میباشد
ودرواقع رفتارش کپی برداری از رفتار همسرم مباشد
مشکلی که من با آن در رابطه با پسرم درگیر هستم علاقه ی پسرم به یک دختر شهرستانی است
نوه ی خاله ام که دختری ساکن شهر اصفهان و دو سال از پسرم بزرگتر است
طرز فکر و فرهنگ خانواده ها با هم خیلی متفاوت است اما پسر من مدام در کتاب و دفتر خاطراتش و روی هر جایی اسم این دختر را مینویسد و عاشق او شده است
به تازگی دختر گوشی اندروید خریده و با پسرم از طریق لاین و تلگرام پیام میدندو روز پیش گوشی پسرم رو نا غافلی ازش گرفتم و از پیامهایی که به هم داده بودن شوکه شدم
اگر موضوع را به همسرم بگویم پسرم را میکشدیکبار دیگر هم چند ماه پیش این موضوع تکرار شده بودمن به پسرم گفتم که اگر واقعا اینقدر اون دختر رو دوست داره به اصفهان بره و با اونها زندگی کنه
البته این رو هم بگم که پسرم جزو دانش آموزان تیز هوش هم هست و مسلط به زبان انگلیسی
خیلی برایش زخمت کشیدیم و از اینکه قدر زحمات من و پدرش را نمیفهمد ناراحتم
ممنون میشم راه حل درست رو نشونم بدید
فکرم دیگه کار نمیکنه

پاسخ

با سلام
احساس او را غیر معتبر و بی اساس نپندارید بلکه بپذیرید که چه احساسی دارد و این پذیرش را به او منتقل کنید
درباره مسائل بلوغ و تغییرات جسمی ، جنسی و احساسی آن با او صحبت کرده و اطلاعات صحیحی در اختیارش قرار دهید (ترجیحا توسط پدر)
درباره مزایا و معایب داشتن ارتباط عاشقانه در این سن با او حرف بزنید و ملاکهای همسر مناسب را از نظر او بپرسید
به پسرتان این اطمینان را بدهید که پس از اتمام تحصیلات او هر وقت که اعلام آمادگی کند برای ازدواجش اقدام خواهید کرد

مشاور : علی اصغر چگینی | پرسش : شنبه 11/7/1394 | پاسخ : دوشنبه 13/7/1394 | رفتار با نوجوانان | نا مشخص | 32 سال | شیوه های تربیتی | تعداد مشاهده: 116 بار

تگ ها : احساس ازدواج عاشق

مشاوره های مرتبط

باسلام عرض خسته نباشید
پسر 6 ساله ام رفتاری دارد که بسیار شبیه رفتار پدرش است.او بسیار درونگراست.نسبت ابراز احساساتش ضغیف است.نه میتواند خوشحالی و هیجان و محبتش را به خوبی بروز دهد و نه ناراحتی و مشکلش را.بر خلاف ظاهر بی تفاوتشان بسیار حساس هستند. با این وجود اطرافیان آنها نه متوجه ناراحتی آنها میشوند ونه خوشحالی. من با این رفتار همسرم کمی مشکل دارم (همیشه نگرانم که آیا همسرم از فلان قضیه ناراحت شده یانه. اگر ناراحت بشود غیر منطقی برخورد میکند.و من همیشه در حال کشف علت ناراحتی اون هستم.) با این وجود هم خودش آسیب میبیند و هم من.به همین علت دوست ندارم این رفتار در پسرم روز به روز افزایش پیدا کند. آیا من میتوانم این رفتارش رو تغییر بدهم یا نه؟وچگونه؟
با سپاس

سلام و خسته نباشید ، پسر 2 سال و3 ماهه دارم که بسیار باهوش دقیقه با وجود اینکه اگاهانه و با علاقه بچه دار شدم از بدو تولدش به خاطر نا اروم بودنش و افسردگی پس از زایمان در برابرش احساس ضعف و استرس میکردم مثلا گریه اش خیلی منو بهم میریخت اوایل حتی رابطه ام با همسرم که خیلی هم به هم علاقه داریم به هم ریخته بود که بعد از یک سالگی پسرم کم کم همه چیز بهتر شد اما الان دوباره به مشکل بر خوردم ، پسرم هر چیزیو که میخواهد همون اول با گریه و جیع میگه حتی خواسته هایی که منطقیه و میدونه که ما بهش عمل میکنیم ، خیلی لجباز شده حتی وقتی کار بدی میکنه و ما محل نمیدیم لبخند میزنه و اون کارو انجام میده و به ما نگاه میکنه به هیچ وجه حواسش پرت نمیشه و نمیشه ذهنشو منحرف کرد ، وقتی کاری رو نمیتونه انجام بده شروع به جیع زدن میکنه و عصبی میشه ، اصلا هم با اسباب بازی بازی نمیکنه و دایم میخواد ما باهاش بازی کنیم در واقع میخواد ما بازی کنیم و اون نگاه کنه!!! من دوباره در برابرش احساس ضعف میکنم به خصوص وقتی داد میزنه عصبی میشم لطفا کمکم کنید

باسلام
پسر دوم من 7 سال دارد و امسال به کلاس اول میرود .دربین همسالان خودوحتی کوچکترازخود قادربه دفاع ازحق خودنمیباشد به عنوان مثال موقعی ک وسایل بازی اش رااز او میگیرند نمیتواند و جرات پس گیریه ان رانداردو همیشه مقابل حق خودکوتاه میایدواز جیغ وداد طرف مقابل میترسد باتوجه به اینکه امسال به مدرسه میرود من نگران این هستم ک انجا هم نتواندبه درستی از حق خوددفاع کند لطفا مرا راهنمایی کنید ک چه کارکنم تا مشکل ایشان برطرف شود

با سلام. برادری 20 ساله دارم که با افراد ناباب ارتباط دارد و شبها دیر وقت به خانه می آید. اخیرا هم متاسفانه پدرم از جیبش مواد مخدر(تریاک) پیدا کرده و فکر میکنم معتاد شده است.البته دقیق نمیدانم به دام مواد افتاده یا نه. من خودم در شهری دیگر در دانشگاه درس میخوانم و هر چند وقت به خانه امان می آیم. من فکر میکنم یکی از دلایل اساسی این اتفاقات نقش ضعیف پدر و مادرم است و حتی خودم.همچنین تا یک ماه دیگر اگر برای سربازی اقدام نکند غیبت می خورد.و هرچی به پدرم می گویم که برای سربازی او اقدام کنید تلاشی به خرج نمی دهد.ما خانواده ی قابل احترامی هستیم و بر عکس او من و برادر دیگرم همیشه مورد تحسین اقوام و... هستیم. با او چکار کنیم؟ درباره ی اینکه او معتاد است یا نه؟ سربازی اش را چکار کنیم؟ خواهشش میکنم راهنمایی کنید؟ممنون

با سلام و تبریک سال نو
پسر 12 ساله ای دارم که هم زود عصبانی میشه و هم نمیتونه عصبانیت خودش رو کنترل کنه. معمولا با هم درگیر میشیم مخصوصا وقتی خونه پدر بزرگهاش هستیم مشکل حادتره. در ضمن بعضی عادتهای بدی هم داره که هر چی گوشزد میکنم متاسفانه تغییری در رفتارش ایجاد نمیشه. من فرهنگی هستم پدرش نویسنده هستن مرداد سال 93 دختر 13 ماهه ما در اثر یک قصور پزشکی فوت کردن و الان یک پسر 9 ماهه هم دارم. میدونم که مدتی جو خونمون متشنج بوده و پسرم روزهای بدی رو پشت سر گذاشته ولی لطفا کمک کنید تا مشکل مون حل بشه . ممنون


با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما
من یه دختر هفده ساله هستم ویه مشکلی دارم که دارع دیوونم میکنه بعضی اوقات خواب یه فردیو میبینم وبهش علاقه مند میشم و شب و روز بهش فکر میکنمو و این فکر کردن خیلیییی عذابم میده چون همش عکسشو نگا میکنم
اخرین موردیم که برام پیش اومد بدون اینکه خوابشو ببینم ازش خوشم اومده و هی بهش فکر میکنم درحالی که میدونم به هیچ وجه میتونم بهش برسمو اگه هم بتونم خودم نمیزارم واین وقتی اوصاع زندگی یخورده برام سخت میشه به وجود میاد بعد یه مدتی هم که عذاب میکشم تموم میشه و میره...من خیلی ادم نرمالی هستم در نظر بقیه اما خودم فکر میکنم دیوونمو خیلی عذاب میکشم لطفا کمکم کنید
درضمن من دختر خیلی خیلی خوبی هستمو از نظر درسی و اخلاقیم نمرم بیسته(تعریف از خود نباشه

سلام
پسری دارم که تازه وارد 5 سال شده است
در ارتباط برقرار کردن اولیه پرخاشگر است
و مشکل مهمتر این است که وقتی بچه ای اشتباهی پایش را لگد کند یا حتی دستش اشتباهی به رضا بخورد ، رضا با رفتار بشدت پرخاشگرانه برخورد میکند
در این حالت چهره اش برافروخته و اخمو میشود و به هیچ شکلی از این حالت بیرون نمی آید و حتی وقتی که من یا مادرش جلوی او را بگیریم که آسیبی به آن بچه نرساند به شدت ما را میزند
لطفا برای این حالت او ما را راهنمایی کنید
وقتی به این حالت در می آید یاد فیلم آی ام روبوت میافتم که در لحظه تهاجم رباتها به حالت تهاجمی رفته و هیچ چیز جلوی آنها را نمیگرفت
راستی از نظر اسباب بازی کاملا در رفاه است ولی به او یاد داده ام که اسباب بازیهایش را خراب نمیکند
اما تبلت را از او گرفته ام و اجازه بازی با کامپیوتر را هم محدود کرده ام
درضمن فیلمهایی مانن ترنسفورمرز و پلیس آهنی و ... که خیلی برایش جالب است را محدود کرده ام
حتی کارتن هایی مانند مربی اژدها و اسپایدر من و ... هم رویش تاثیر منفی میگذارد
همیشه هم در ارتباط با دیگران اگر شوخیی با رضا بکنند ، رضا دستش را به حالت تفنگ در آورده و به او شلیک میکند
در بازی با تفنگهایش هم همیشه به او گفته ام که سمت سر و صورت کسی نگیر ولی نا خودآگاه این کار را میکند ، حتی بابت این کار از من کتک هم خورده ولی باز هم تاثیری نداشته است
با تشکر

سلام خسته نباشید من پسر 7 و نیم ساله دارم با پدر و مادر بنده زندگی میکنیم بیشتر از 3 سال است که از همسرم جدا هستم پسرم به پدر بنده خیلی وابسته است اما خودم احساس میکنم تربیتش چندگانه شده و کمی عصبی پسرم از دیدن پدرش محرومه چون مجهواللمکانه .سوالم اینکه توی مدرسه با همکلاساش یا در خانه شوخی هاش همراه با زدن هست مثلا زیر پایی میزنه حل میده قایم میشه و میترسونه و نه با عصبانیت با خنده و شوخی همه رو میزنه یا خیلی خیلی پرهیجان میشه به قول معروف جوگیر میشه لطفا راهنماییم کنید ایا صلاح هست خونمو جدا کنم

باسلام
من دارای دوفرزند هستم،پسری ۱۹ساله و دختری ۱۲/۵ساله
ساکن شیراز هستم،امسال پسرم دانشگاه همدان قبول شد و الان چهار ماه هست که در همدان ساکن هست
از وقتی که پسرم رفته،دخترم خیلی تنها شده،من خیلی سعی میکنم که رابطه خوب و صمیمانه ای با او داشته باشم،اما دخترم بعضی اوقات واقعا بهانه گیر و بداخلاق میشه،میدونم که همه اینها خصوصیات دوران نوجوانی هست،به همین خاطر خیلی به این مساله اهمیت نمیدم،اما تازگیا خیلی پرتوقع شده هر چیزی رو که میبینه دلش میخاد بخره و اصلا توجه نمیکنه که شاید اصلا به اون وسیله احتیاج نداشته باشه مثلا خیلی دوست داره کفشهای متعدد،عینک های زیاد،کیف و ساعت داشته باشه،در صورتی که همین امسال چهارجفت کفش گرفته،حالا دوباره تحت تاثیر بچه های مدرسه میگه من یه کفش دیگه میخام،اما این دفعه دیگه نمیخام به حرفش گوش کنم میخاستم کمکم کنید و راهنماییم کنید که چطور به دخترم یاد بدم که زیبایی درونی از زیبایی ظاهری بهتره،چطور کمکش کنم که اهل مد و چشم و هم چشمی نباشه ضمنا باید بگم که ما خانواده ای مذهبی هستیم و خودم اصلا اهل ولخرجی و مدگرایی نیستم،چادری هستم ولی شیک پوش دخترم هم در عین شیک پوشی با حجاب هست شوهرم مهندس هست وضع مالی شکرخدا خوب هست البته در حد متوسط اما برای آینده دخترم نگرانم نمیخام تمام حواسش به زیبایی ظاهری باشه
ضمنا کمی در خواندن نماز کاهل هست ولی باز من و پدرش برخورد بدی نداریم و با مهربونی نماز رو بهش یادآوری میکنیم
ممنون میشم من رو راهنمایی کنید

باسلام و عرض خسته نباشید
به دلایل اورژانسی مجبور به جراحی فتق وختنه همزمان پسر دو سال ونیمه ام شدیم . در روزهای اول پس از جراحی به دلیل سوزش یا دردی که هنگام ادرار داشت و باز کردن پانسمان محل ختنه ، از آمدن به دستشویی و حمام اجتناب می کرد و می ترسید .
امروز یک هفته از جراحی می گذرد و بهتر شده ادرار را تخلیه می کند ولی برای مدفوع هنوز مقاومت می کند و در آخرین حد ممکن که مجبور می شود خودش را تخلیه می کند . ضمنا دایم سوال می پرسد که چرا مرا بردید دکتر و اینجوری کردید .
برای اینکه از لحاظ روانی زودتر و راحت تر با این قضیه کنار بیاید چه توصیه ای دارید ؟
باتشکر

UserName