کد:
1175879
پرسش
با سلام
شدیدا به کمک و راهنمایی شما نیازمندم. به دنبال دعوا و جدل 7 سال پیش من و دخترم از خانه ای که به نام من است از سوی همسرم بیرون رانده شدیم و شکایت ضرب و جرح را مطرح کردم که در نهایت او محکوم شد.کار به دادگاه و مهریه و ... کشید که او با زرنگی تمام اموال و دارائیهای خود را به برادزش انتقال داد و شاهدان برادرش به دادگاه مراجعه و با شهادت آنها مهریه قسطی شد که آنهم به علت عدم پیگیری من و عدم پرداخت او مواجه شد که در نهایت با پیگیری من 4/1 حقوق ایشان توقیف میگردد که با توجه به تورم کنونی مبلغی نمیشود. وساطت اشنایان و فامیل من هم برای آشتی در اوایل کار به جایی نرسید و فامیل ایشان نیز کاملا خود را کنار کشیده اند. حالا من ماندم و یک فرزند که نفقه او را نمیدهد و مالی هم برای معرفی باقی نمانده و به علاوه یارانه فرزند 18 ساله را نیز او میگیرد. نه طلاق میدهد و نه زندگی میکند.نه خود را به کسی نشان میدهد.
ایا به نظر شما راهی دیگر جز طلاق باقی مانده و در صورت اقدام من برای جدایی با وجود بودن زن دوم پنهانی آیا این کار به ضرر من نیست.
ایشان کلیه اموال خود را منتقل کرده و شرط جدایی را نیز تنها انتقال خانه به نام خود عنوان میکند.نه مسئولیت میپذیرد و نه اصلا بود و نبود ما برایش اهمیتی دارد.لطفا راهنمایی بفرمایید.
پاسخ
سلام دوست گرامی
تصمیم گیری در خصوص زندگی مشترک در مورد ادامه آن یا طلاق کاملاً بستگی به نظر خود شما دارد و حقوق صرفاً در صورتی به عنوان راه حل مطرح می شود که قصد ادامه زندگی مشترک را نداشته باشید. در این صورت با توجه به عدم پرداخت نفقه و عدم تهیه مسکن مستقل می توانید دادخواست مطالبه نفقه علیه ایشان تقدیم دادگاه کنید و سپس با استناد به عدم پرداخت نفقه دادخواست طلاق را نیز مطرح نمایید. البته غیبت بیش از شسش ماه همسر را نیز که موجب عسر و حرح است را نیز می توانید همزمان به عنوان سبب خواسته طلاق مطرح کنید.
مشاور :
آقای شامی اقدم
| پرسش :
جمعه 11/7/1393
| پاسخ :
جمعه 11/7/1393
|
|
ليسانس
|
41
سال
|
حقوقی
| تعداد مشاهده:
119 بار