• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1170763

پرسش

با عرض سلام
من پسری مجرد 25 ساله کارمند رسمی در شرکت گاز در مناطق عملیاتی کار می کنم
از طرف دیگر در خانواده ای نسبتا مذهبی هستیم
خوب من تصمیم به ازدواج گرفتم و ازپدر مادرم خواستم که دنبال یک خانمی که هم از لحاظ فرهنگی و مذهبی هم از تحصیلی وسنی وهم شرایط من را درک کنن بگردن
خوب تا اینجا همه خوشحال شدن و دنبال یک کیس خوب بودن
با توجه به حرفهای که در اقوام و خویشان زده میشد مادرم مخالفت داشت با وصلت دوباره با اقوام وپدرم تمایل بیشتری داشت به دلیل اینکه اکثر دختر فامیل یا دختر عمه یا عمو و از این قبیل بود
خوب با این تفاسیر مادرم دنبال یک نفر در بیرون از خویشان بود و تا این لحظه موفق نشدن یک نفر رو پیدا کنن و دلیلیش و مخالفت پدرم میبینه
حالا با این توضیحات میخواستم راهنمایی کنید وظیفه من چیه (من خودم فکر میکنم کسی با شرایط من کنار نمیاد تا اینکه مخالفت پدرم باشه)

پاسخ

سلام دوست عزیز اگر این اختلاف بین پدر و مادر شما خیلی شدید باشد، شما بایستی با هردو نفر صحبت کنید و بگویید «والدین عزیزم آینده و خوشبختی من مهم است، قرار نیست شما با هم لجبازی کنید. این را بدانید که اگر باهم لجبازی کنید تنها نتیجه اش بدبخت شدن پسرتان است، حالا هرکار می خواهید بکنید» اما اگر اختلاف خیلی زیاد نیست، شما این اختلاف را نادیده بگیرید و به هردو بگویید مواردی را به شما پیشنهاد کنند. سپس شما خودتان آن مورد را مورد بازبینی قرار دهید، ببنید برای شما مناسب است یا نه. کاری نداشته باشید که مادر یا پدر مخالف است. اگر شما با خانم به توافق برسید، حتما مادر یا پدر هم راضی خواهد شد. این را هم بدانید، بهتر است مادرتان بیشتر از پدرتان راضی باشد. چون بالاخره بعد از ازدواج مشکل بین عروس و مادرشوهر بیشتر از مشکل عروس و پدر شوهر است. اگر طرف مقابل توسط مادرتان مورد قبول باشد، در اختلافات اجتناب ناپذیر پس از عروسی شما می توانید به مادرتان بگویید که انتخاب خودت بوده است، پس بایستی بیشتر هوایش را داشته باشی. ضمن اینکه احتمال بروز چنین مشکلاتی هم کمتر می شود. پیروز باشید

مشاور : آقای دکتر غریبی | پرسش : دوشنبه 10/6/1393 | پاسخ : سه شنبه 11/6/1393 | | ليسانس | 25 سال | انتخاب همسر | تعداد مشاهده: 153 بار

تگ ها : خواستگاری ازدواج فامیل

مشاوره های مرتبط

با سلام
من 28 سالمه و دانشجو هستم. در فروشگاهی شاگردی می‌کنم اما حقوقم کمه. قصد ازدواج دارم اما واقعاً نمی‌دانم زمانش رسیده یا نه. الان مشکلم این است که یه جوان تو سن از کجا بدونه آمادگی ازدواج داره یا نه و اینکه اصلاً میتونه نیازهای همسر آینده‌اش را برطرف کنه یا نه؟ لطفاً در این زمینه بنده راهنمایی بنمایید. اگر کتابی یا مرجعی در این زمینه موجود است پیشنهاد کنید.
با تشکر

سلام و عرض ادب خدمت مشاور گرامی.. من 23 سالم هست و دانشجوی کارشناسی ارشد و از خدمت سربازی هم معاف شدم و به لطف پدر گرامی از نظر مالی هم مثل خونه و ماشین و... مشکلی ندارم ! و خانواده ام دختر خوبی که خودم هم مورد پسندم می باشد برای ازدواج به من پیشنهاد داده اند. ولی دچار دغدغه شدم که چون خودم شغلی ندارم ازدواج موفقی نخواهم داشت و بعد از پیدا کردن شغل مناسب به فکر ازدواج کردن باشم و از طرفی هم اگر این کار را بکنم مورد خوبی که الان برای ازدواج دارم را از دست می دهم .. لطفا مرا راهنمایی کنید که چیکار کنم ... آیا اصلا در این سن وقت مناسبی برای ازدواج هست؟ ممنون

سلام
پسری 27 و مجرد و مذهبی هستم 2 سال پیش با خانمی عقد کردم اما بنا بر مشکلاتی که بینمون و اختلافات فرهنگی خانواده ها سر 5 ماه از هم به صورت توافقی جدا شدیم
الان برای ازدواج اقداماتی دارم سوالی که ذهنمم را مشغول کرده اینه که آن ازدواج ناموفق را چه زمانی بیان کنیم قبل از خواستگاری (توسط مادر با خانواده منتخب)؟ یا در جلسه اول گفتگو؟ یا در جلسات دوم، سوم؟
توسط چه کسی اولین بار این موضوع بیان شود؟
متشکرم

با سلام
من كارشناس ارشد گیاهان دارویی ام و سربازی ام تمام شده ولی كار مشخصی ندارم حدود 7 سال در مورد ازدواج كردن با والدینم اختلاف دارم و ایشان گفته اند تا كارت مشخص نشود ما یك قدم هم بر نمی داریم و شاید بهانه هایشان هم تغییر كند من حتی با یكی از دوستان پدرم هم برای واسطه گری صحبت كردم سوال من این است ایا خودم به تنهایی ازدواج كنم

باسلام، به خواستگاری دختری رفتم که متوجه شدم بخاطرجلب حمایت خانواده گفته یا این پسر یامن دیگر ازدواج نمی کنم (ازاین خانه میروم)، بعد از یک ماه از نامزدی ما وارددوره جدیدی از برخوردهای او شده ام، هنگامی که عصبانی میشود بسیارسنگین جواب مرا میدهد وهنگامی که اورا طبق اصطلاحی که به کاربرده: "نصیحت میکردم " به من درپیامک پاسخ داده: جایگاه خودت را بشناس ، من قرار است همسرتو باشم نه فرزندتو. پیش از چنین پاسخی به اوگفتم این حرف را فراموش کندوعذرخواهی کردم. احساس میکنم به زبان آوردن اشتباهات برایش مشکل است. او خودش میگوید میداند غرور دارد ونمی تواند ضمانتی بدهد که در آینده غرورش را ازبین ببرد و پیشتردرمکالماتش گفته بوداو درگذشته آدم غدی بوده است. او 27 سال سن دارد. میدانم من و خانواده ام برای او فرصتی عالی هستیم نسبت به دیگرخواستگارانش، اما به رویش نیاورده ام. ازاوخواستم چادرسرش کند و او پس از به خواب رفتن و یادآوری این موضوع که حاجت حسینی شدن را خودش در فاطمیه از خداخواسته است این مساله را پذیرفته. آیا مشاوران به صورت حضوری میتوانند نسبت به اصل بودن وقابل اطمینان بودن رفتار اوبمن اطمینان دهند یا خیر . دیشب پس از مکالمه تلفنی و پیامکی او نوشت: من و شما باهم تفاوت نداریم و ... اما بازامروز بیان میکند:من بین دوشخصیت احمد مانده ام.
این احساس که طرف مقابل ما دوشخصیته است درهردوما وجوددارد
من ازاین میترسم با آدمی روبرو شوم که مرا بازی دهد و ادای دختر خوب ، مهربان ، حرف گوش کن را دربیاورد ولی در عمل دختری مغرور و نامهربان باشد که تنها قصد داشته به من برسد. ضمن اینکه من با کاندید های دیگری روبرو هستم.


من قصد ازدواج دارم و با شناختی که از طایفه مادر و پدر خود دارم نمیتونم از این دو طایفه دختری رو انتخاب کنم میدونم مشکلات بسیار زیادی پیش میاد ...
با افراد غریبه هم خیلی سخته چون اصلا شناختی نداری ... میشه در باب انتخاب همسر .... و صحبت های قبل ازدوا ج راهنمایی کنید
و باید بگم واقعااحساس میکنم به یک همراه و شریک زندگی نیاز دارم ...
از طرفی هم مسائل اقتصادی مشک ساز شده و ما جوون ها اصلا نمیتونیم در موردش هم فکر کنیم پیشنهاد شما برای مشکلات اقتصادی چیه ما یعنی تا سن 30الی 40 سالگی صبر کنیم
یا دل رو بزنیم به دریا و ازدواج کنیم
و اگر چیزی لازم هست بفرمائید بدونم
چون شما ایمیل ندارید و من نمیدونم الان چیا بپرسم و چند تا سوال پاسخ داده میشه ؟
اگر ایمیل شما رو میشد داشته باشم خیلی خوب بود سوالتم رو راحت میپرسیدم

سلام یه دو ماهی میشه ک با یه دختر اونم تو دانشکدم اشنا شدم اون الکترونیک میخونه منم کامپیوتر در مورد خیلی چیزا ازش پرسیدم تقریبا فهمیدم چه جور شخصیتی داره و ازش خیلی خوشم اومده فکر میکنم واقعا همونیه ک با معیارو ملاکام میخوره هستش بعد وختی موضوع رو ب مامانم گفتم مامانم مخالفت کردو گفت اگه خاسته باشی زن غریبه بگیری پاتو تو خونه ی من نباید بذاری این مسئله رو چند بار گفتم همشم مامانم همینو میگه تو رو خدا راهنماییم کنید
ممنون

UserName