• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1169605

پرسش

بسه نام خدا
سلام وتشکر از اینکه وقت گرانبهاتون رو در اختیار اعضا میذارین.
برادرم بهنام 29 ساله و لیسانس زبان خارجی داره ودر آموزشگاه کار میکنه.چند وقت پیش من از sms دادنهاش فهمیدم که با دختری در ارتباطه و باهاش مطرح کردم گفت که اون خانم 28 ساله و مطلقه و دختری 8 ساله داره و 2ساله که طلاق گرفته و شوهرش دوباره ازدواج کرده.دهانم از تعجب باز موند و حدود یک ساعت باهاش صحبت کردم ولی نتونستم متقاعدش کنم و در آخر گفت بهم یه چیزی بگو که باهاش خوشبخت نمیشم منم گفتم 1- مطلقه اس 2-بچه داره 3-از لحاظ ظاهری زیادی باز میگرده 4-هنوز شوهرش بهش زنگ میزنه5-بابام بفهمه زندگیمون از هم میپاچه6-شغل درست و حسابی نداری بیمه نیستی و توانایی مالی اداره یه زندگی رو نداری و فعلا که تغییری تو ارتباطش ندیدم فهمیدم که به قول معروف عشق کور و کرش کرده.خانواده ما سنتی هستن وفعلا مادرم وخواهرم از این موضوع خبر دارن وچون پدرم ناراحتی قلبی داره نذاشتیم خبر دار بشه.طبق گفته برادرم با اون خانم حدود سه هفته اس که ارتباطشون به اینجا رسیده .و برادرم از اون پسرهایی هست که تا به حال با دختری دوست نبوده .
ازتون خواهش میکنم راهنماییم کنیین چی کار کنم؟
ممنون

پاسخ

سلام دوست عزیز از میان دلایلی که شما برای برادرتون آوردید تنها دلیل آخر دلیل محکمه پسند و مورد قبولی هست. اگر برادر شما مشکل مالی داره و نمی تونه از پس یک زندگی بربیاد و نمی تونه کار درست و حسابی داشته باشه، بایستی تلاش کنید اون رو تا زمانی که کار درست و حسابی داشته باشه نه تنها از این ازدواج بلکه از هر ازدواج دیگه ای منع کنید. مطلقه و بچه دار بودن یه خانم اصلا نمی تونه علت خوشبخت نشدن بشه. خیلی از آدمها با آدم مطلقه ازدواج کردن خیلی هم احساس خوشبختی دارن. این یه نگاه کلیشه ای هست که همه فکر می کنن ازدواج با زن مطلقه مشکل داره. اینکه با شوهر قبلیش هنوز حرف می زنه، معنی بدی الزاما نداره. بالاخره ایشون از اون فرد یه بچه داره. احتمالا برای تأمین آتیه بچه و مسائل دادگاه ممکنه گاهی باهاش حرف بزنه. که البته این هم می تونه قطع بشه. در مورد پوشش ایشون هم بایستی برادر شما نگران باشن نه شما و خانواده. اگر پوشش ایشون مثل بقیه آدمهای توی جامعه هست که هیچ، اگرنه بردارتون می تونه ازش بخواد و اون هم به احتمال زیاد قبول میکنه که کمی پوشش خودشو رعایت کنه. اما اینکه باباتون اگر بفهمه زندگی از هم می پاشه، مشکل پدر شماست نه برادرتون. اگر از ما انتظار دارید راه حلی بدم که برادرتون از این خانم بدش بیاد، باید بگم متأسفم. چنین راه حلی نه وجود داره و نه انسانیه. فکر کنید این خانم جای خواهر شما بود و به هر دلیلی الان چنین وضعیتی داشت، آیا بازهم چنین حرفهایی درباره او می زدید؟؟؟؟؟ شما اگر می خواهید به برادرتون کمک کنید، فرض کنید این خانم مجرد بودن و الان با برادرتون آشنا شدن، چه می کردید. همون کارها رو الان هم انجام بدید. پیروز باشید

مشاور : آقای دکتر غریبی | پرسش : دوشنبه 3/6/1393 | پاسخ : چهارشنبه 5/6/1393 | | ليسانس | 34 سال | انتخاب همسر | تعداد مشاهده: 214 بار

تگ ها : ازدواج خانم مطلقه اختلاف فرهنگی

مشاوره های مرتبط

با سلام
من 28 سالمه و دانشجو هستم. در فروشگاهی شاگردی می‌کنم اما حقوقم کمه. قصد ازدواج دارم اما واقعاً نمی‌دانم زمانش رسیده یا نه. الان مشکلم این است که یه جوان تو سن از کجا بدونه آمادگی ازدواج داره یا نه و اینکه اصلاً میتونه نیازهای همسر آینده‌اش را برطرف کنه یا نه؟ لطفاً در این زمینه بنده راهنمایی بنمایید. اگر کتابی یا مرجعی در این زمینه موجود است پیشنهاد کنید.
با تشکر

سلام و عرض ادب خدمت مشاور گرامی.. من 23 سالم هست و دانشجوی کارشناسی ارشد و از خدمت سربازی هم معاف شدم و به لطف پدر گرامی از نظر مالی هم مثل خونه و ماشین و... مشکلی ندارم ! و خانواده ام دختر خوبی که خودم هم مورد پسندم می باشد برای ازدواج به من پیشنهاد داده اند. ولی دچار دغدغه شدم که چون خودم شغلی ندارم ازدواج موفقی نخواهم داشت و بعد از پیدا کردن شغل مناسب به فکر ازدواج کردن باشم و از طرفی هم اگر این کار را بکنم مورد خوبی که الان برای ازدواج دارم را از دست می دهم .. لطفا مرا راهنمایی کنید که چیکار کنم ... آیا اصلا در این سن وقت مناسبی برای ازدواج هست؟ ممنون

سلام
پسری 27 و مجرد و مذهبی هستم 2 سال پیش با خانمی عقد کردم اما بنا بر مشکلاتی که بینمون و اختلافات فرهنگی خانواده ها سر 5 ماه از هم به صورت توافقی جدا شدیم
الان برای ازدواج اقداماتی دارم سوالی که ذهنمم را مشغول کرده اینه که آن ازدواج ناموفق را چه زمانی بیان کنیم قبل از خواستگاری (توسط مادر با خانواده منتخب)؟ یا در جلسه اول گفتگو؟ یا در جلسات دوم، سوم؟
توسط چه کسی اولین بار این موضوع بیان شود؟
متشکرم

با سلام
من كارشناس ارشد گیاهان دارویی ام و سربازی ام تمام شده ولی كار مشخصی ندارم حدود 7 سال در مورد ازدواج كردن با والدینم اختلاف دارم و ایشان گفته اند تا كارت مشخص نشود ما یك قدم هم بر نمی داریم و شاید بهانه هایشان هم تغییر كند من حتی با یكی از دوستان پدرم هم برای واسطه گری صحبت كردم سوال من این است ایا خودم به تنهایی ازدواج كنم

باسلام، به خواستگاری دختری رفتم که متوجه شدم بخاطرجلب حمایت خانواده گفته یا این پسر یامن دیگر ازدواج نمی کنم (ازاین خانه میروم)، بعد از یک ماه از نامزدی ما وارددوره جدیدی از برخوردهای او شده ام، هنگامی که عصبانی میشود بسیارسنگین جواب مرا میدهد وهنگامی که اورا طبق اصطلاحی که به کاربرده: "نصیحت میکردم " به من درپیامک پاسخ داده: جایگاه خودت را بشناس ، من قرار است همسرتو باشم نه فرزندتو. پیش از چنین پاسخی به اوگفتم این حرف را فراموش کندوعذرخواهی کردم. احساس میکنم به زبان آوردن اشتباهات برایش مشکل است. او خودش میگوید میداند غرور دارد ونمی تواند ضمانتی بدهد که در آینده غرورش را ازبین ببرد و پیشتردرمکالماتش گفته بوداو درگذشته آدم غدی بوده است. او 27 سال سن دارد. میدانم من و خانواده ام برای او فرصتی عالی هستیم نسبت به دیگرخواستگارانش، اما به رویش نیاورده ام. ازاوخواستم چادرسرش کند و او پس از به خواب رفتن و یادآوری این موضوع که حاجت حسینی شدن را خودش در فاطمیه از خداخواسته است این مساله را پذیرفته. آیا مشاوران به صورت حضوری میتوانند نسبت به اصل بودن وقابل اطمینان بودن رفتار اوبمن اطمینان دهند یا خیر . دیشب پس از مکالمه تلفنی و پیامکی او نوشت: من و شما باهم تفاوت نداریم و ... اما بازامروز بیان میکند:من بین دوشخصیت احمد مانده ام.
این احساس که طرف مقابل ما دوشخصیته است درهردوما وجوددارد
من ازاین میترسم با آدمی روبرو شوم که مرا بازی دهد و ادای دختر خوب ، مهربان ، حرف گوش کن را دربیاورد ولی در عمل دختری مغرور و نامهربان باشد که تنها قصد داشته به من برسد. ضمن اینکه من با کاندید های دیگری روبرو هستم.


من قصد ازدواج دارم و با شناختی که از طایفه مادر و پدر خود دارم نمیتونم از این دو طایفه دختری رو انتخاب کنم میدونم مشکلات بسیار زیادی پیش میاد ...
با افراد غریبه هم خیلی سخته چون اصلا شناختی نداری ... میشه در باب انتخاب همسر .... و صحبت های قبل ازدوا ج راهنمایی کنید
و باید بگم واقعااحساس میکنم به یک همراه و شریک زندگی نیاز دارم ...
از طرفی هم مسائل اقتصادی مشک ساز شده و ما جوون ها اصلا نمیتونیم در موردش هم فکر کنیم پیشنهاد شما برای مشکلات اقتصادی چیه ما یعنی تا سن 30الی 40 سالگی صبر کنیم
یا دل رو بزنیم به دریا و ازدواج کنیم
و اگر چیزی لازم هست بفرمائید بدونم
چون شما ایمیل ندارید و من نمیدونم الان چیا بپرسم و چند تا سوال پاسخ داده میشه ؟
اگر ایمیل شما رو میشد داشته باشم خیلی خوب بود سوالتم رو راحت میپرسیدم

سلام یه دو ماهی میشه ک با یه دختر اونم تو دانشکدم اشنا شدم اون الکترونیک میخونه منم کامپیوتر در مورد خیلی چیزا ازش پرسیدم تقریبا فهمیدم چه جور شخصیتی داره و ازش خیلی خوشم اومده فکر میکنم واقعا همونیه ک با معیارو ملاکام میخوره هستش بعد وختی موضوع رو ب مامانم گفتم مامانم مخالفت کردو گفت اگه خاسته باشی زن غریبه بگیری پاتو تو خونه ی من نباید بذاری این مسئله رو چند بار گفتم همشم مامانم همینو میگه تو رو خدا راهنماییم کنید
ممنون

UserName