• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1164755

پرسش

سلام خسته نباشید من 28 ساله و دختر مجرد و لیسانس و شاغل هستم در یک خانواده پرجمعیت که کسی ازدواج نکرده است. برادر من متولد 1367 است اما تمامی خصوصیات اخلاقی اش حتی درک و شعورش مثل یک بچه 4 ساله است ، بدتر از همه افراد خانواده را قبول ندارد و نصیحت کسی را گوش نمی کند به همین خاطر ترتبیت ناپذیر است، برعکس حرف های غریبه ها را قبول دارد کافی است کسی به او نگاه کند سریع متوجه می شود که با یک انسان بشدت ساده روبروست و میتواند او را مثل یک بچه 4ساله براحتی بفریبد به همین خاطرکسی به او کار نمی دهد و بیکار است البته خودش هم تنبل و تن پرور است و در خانه هیچ کاری نمیکند و حتی سراین موضوع با پدرم هم دعوایش شده ،هیچ کسی هم با او دوست نمی شود. به شدت پرخاشگر است و دست بزن دارد. قدش 160 و حداکثر 50کیلو وزن دارد و خدا شکرجسه ضعیفی دارد وگر نه تا بحال سر دعوا در بیرون خودش را به کشتن داده بود البته بااین حال چند بار تا بحال در بیرون از خانه و در خانه دعوا و کتک کاری کرده از آزار خودش هم ابایی ندارد وقتی قهر می کند ممکن است 2روز غذا نخورد یا خیلی وقت ها سر مسائلی که اعصابش خورد است سرش را به دیوار به شدت می کوبد. مشکل دیگر این است با اینکه شغلی ندارد، به بلوغ فکری هم نرسیده اما غریزه اش نسبت به جنس مخالف خیلی قوی است درتلویزیون هرکس را می بیند خوشش می آید هر دختری را می بیند سریع علاقمند می شود حتی 2سال پیش از من خواست شماره همکارم را که یکی دوبار با او صحبت کرده بود بگیرم که برایش خواستگاری کنیم!! این روزها هم مدام حس می کند بیمار است و ضعف دارد، با تلویزیون و کامپیوتر سرگرم است خیلی سعی کرده ام کمکش کنم اما صحبت کسی را قبول ندارد و گوشش هم پر شده.. اگر می شود در مورد اینکه ریشه مشکل شخصیتش و راه حل درمانش راهنمایی ام کنید تشکر.

پاسخ

با سلام
دوست خوبم برادر شما نیاز به بررسی های روان پزشکی دارد . علائمی که مطرح کردید و در او وجود دارد می تواند ناشی از تربیت نادرست و یا ناشی از اختلال شخصیتی و یا اختلالات خلقی باشد . بنابراین در این شدت علائم نصیحت و پند و اندرز کارساز نیست و فقط مقاومت ا ورا افزایش می دهد . در ابتدای امر باید تشخیص روان پزشکی صورت گیرد تا دلیل این خلقیات مشخص شود و با توجه به آن درمان آغاز شود .پس از تشخیص دقیق و درمان مقتضی می توان راهکارهای رفتاری هم ارائه نمود . در ان زمان است که به دلیل تاثیر داروها ارامش بیشتری را تجربه میکند و مسلما می تواند پذیرش بالاتری برای روش های رفتاری داشته باشد . او اکنون به شدت تحریک پذیر است و در مقابل هر نوع همکاری گارد بزرگی می گیرد .از طرفی باید اعتماد به نفس او را نیز تقویت کنید . بازگو کردن مداوم خصیصه های منفی و بدرفتاری ها خودسرزنشی عمیقی در او به وجود می اورد چه این که او خود تا حدودی بر نامناسب بودن رفتارش اشراف دارد اما توان برطرف کردن مشکلات را ندارد و همین امر عصبیت های او را دو چندان می کند .

مشاور : خانم کهتري | پرسش : شنبه 11/5/1393 | پاسخ : چهارشنبه 15/5/1393 | | نا مشخص | 28 سال | اختلالات روانشناختی | تعداد مشاهده: 288 بار

تگ ها : برادر تنش دعوا پرخاشگر خودآزاری

مشاوره های مرتبط

با سلام خدمت مشاور عزیز
من امسال کلاس هشتم هستم و دومین سال شرکت من در امتحانات است و من همیشه موقع امتحانات مریض میشم حتی امسال دوباره سرما خوردم تو این هوای خوب و پارسال مسموم شدم و نصف امتحانات رو بامرضی طی میکردم و بعد امتحان باید میرفتم دکتر بعد میومدم خونه
امسالم واقعا استرس دارم و انگار نمیتونم امسال رو با موفقیت بگذرونم و من جزو دانش اموزان ممتاز مدرسه بودم اسمم اسرا است و کرد هستم و همیشه کل مدرسه وقتیمنو مبینن فقط به من اشاره میکنن و از من تعریف میکنن و جالب اینه که مادرم مدیر مدرسم است و دوستای زیادی دارم چون همیشه دانش اموزان نمره بیست و ممتاز به طرف من میان و بقیه ارزو دارن با من دوست باشن و جای من باشن ومن تو مدرسه وجامعه جذبه زیادی دارم شاید فقط به خاطر اینه که خودم رو اینجوری نشون می دم و من اساس میکنم با همه دخترا فرق دارم چون اینو خیلی وقتا میبینم واحساسسش میکنم وامسال مشکل من اینه که با یکی از دخترای اکیپ مون صمیمی شدم و خیلیعوض شدم از نظر مادرم که کلا من اسرا نیستم و یکی دیگه ام!!اتفاقا اسم ایندختری که باهاش دوست شدم اسرا هست
وخلاصه اینکه الان همه از دستم ناراحتن (خانوادم )ولی من این شخصیت خودمو دوست دارم منظورم اینه که اوناز اون ادم یخ و بد خلاق یه دختر خوش اخلاق وشوخ مثل خودش رو ساخت ولی مادرم عذابم میده و میگه که من تبدیل به ادم معمولی شدموقبلا خاص بودم اما من این اسرا رو خیلی بیشتر دوست دارم مادرممیگه باید تبدیل به ادم قبلی بشم واینم بگم کهمادرم خییییلی با جذبه هست و کسی حق نداره رو حرفش حرف بزنه ومن مجبورم میشم که خیلی کارای یواشکی بدون اجازه اون انجام بدم چون منو از هرکاری منع میکنه وخیییییلی سختگیره مثلا همین متن برای شما مینویسم مادرم بدونه تو اینترنت اینکارو میکنم کله مو میکنه خلاصه این بود شرح حال من امیدوارمهرچه زودتر جوابمو بدین.مرسی

س.من دختری هستم 17 ساله 3سالی هست مادر خود را از دست داده ام وتنش های روانی پس از مرگ مادرم هنوز در خانه ما هست و هرروز باید منتظر مشکل جدیدباشی من تا موقعی که مادرم زنده بود درس عالی داشتم اما حالا من درسم خیلی افت کرده به طوریکه معدل کتبی دیپلم من 16.08شد حالا که کنکور دارم مشکل من این است که پس از مادرم احساس میکنم ذهن پری دارم وهیچ چیز را یاد نمیگیرم نمی دانم سرنوشت من چهخواهد شد کمکم کنید تا بتوانم کنکورم را درست بخوانم یعنی با این شرایط باید چگونه درس بخوانم؟

سلام بنده حدود 2سال است که شاغل ( اداری )شده ام درمحیط زنانه ولی مسئولین اصلی امان آقا هستند که با تلفن وگاها حضوری برخورد داریم . حال سوال من این است که بنده ازخصوصیات اخلاقیم این است که اهل مدارا هستم ومعمولا ازخطاهای دیگرا گذشت میکنم .امااز وقتی شاغل شده ام متوجه شدم که مدارا مساوی میشود باتضییع حق ودرنتیجه سواستفاده .وازطرفی دفاع ازحق هم منجربه جدل کردن میشود که این هم درحوصله بنده نمیگنجد .شما بفرمایید من چه کنم .گاههی وقتها کم می آورم . ازطرفی دوست ندارم کسی را ناراحت کنم .گاهی وقتها فکر میکنم من مشکل دارم که نمیتوانم محیط رابپذیرم خواهش میکنم کمکم کنید.لطفا پاسخ عمومی باشد

UserName