کد:
1162161
پرسش
با سلام و احترامسوالی برای بنده از سالهای پیش مطرح گردیده است که تاکنون کسی پاسخ آن را نداده و آن اینکه من از قران که کتاب ما مسلمانان است و راهنمای ما در زندگی چگونه می توانم استفاده نمایم . در واقع شما یک آیه از قران را به من بگوئید که راهنمای من در زندگی باشد . قرانی که در آن بیشتر مسائل حوالی خوف از خدا ، زنان پیامبر و داستانهای پیامبران و ... است چگونه می تواند مرا راهنمایی نماید . در ضمن سوالی هم دارم و آن اینکه با وجود اینکه من خود روزه می گیرم اما علت آنرا نمی دانم و اصلاً نمی دانم این که سی روز روزه می گیریم از کجا آمده چون تا جایی که من می دانم در قران نوشته شده بعضی روزها حال چگونه از این استبباط به سی روز شده است . اصلاً خدایی که اینقدر در مورد مراقبت از بدن سخن دارد چگونه می گوید که 17 ساعت چیزی نخورید ؟؟؟؟؟؟ آیا من با این 17 ساعتی که چیزی نمی خورم از حال گرسنگان باخبر می شوم ؟ من که این امید را دارم که در پایان روز یک دل سیر غذا می خورم چگونه این می توانم از حال آنها باخبر شوم؟؟قبلاً از مساعدت شما کمال تشکر را دارم
پاسخ
باسلام. نسبت به بخش اول سوالتان که قرآن چگونه راهنما و برنامه زندگی ماست؟ در هر آیه از قرآن پیامهایی وجود دارد که برنامه زندگی انسان است. قرآن کریم حقیقتی جامع و کامل است که یک بار به صورت دفعی و یکجا بر پیامبر اکرم نازل شده و حضرت با همه ی وجود و هستی آن را تلقی کرده اند. و بعد به جهت فهم و درک بهتر و استفاده بهتر مردم در هر واقعه و حادثه ای به تدریج آیات آن نازل شده است . نازل شدن یک آیه در یک واقعه ، به معنای اختصاص آن به آن مورد خاص نیست بلکه برای فهم بهتر آن و درک و گرفتن پیام آن است . هر آیه ای برای همه ی افراد بشر تا روز قیامت پیام و سخن دارد لذا در مورد قرآن فرموده اند همواره جاری است با نزول تدریجی و در حوادث خاص در واقع راه برای فهم بهتر و تطبیق آن در وقایع مختلف باز می شود. اتهام به همسر پیامبر شان نزول ایه و تطبیق آیه بر یک مورد است اما پیام آن عام و برای همه ی انسانهاست همینطور مسله ی افشای راز و امثاله. برای اینکه بهتر این مطلب برایتان ملموس شود به تفسیر نور که در ذیل هر آیه پیامهای آیه به نوع بشر تا روز قیامت را بیان کرده است، مراجعه فرمایید. مطالعه ی دو تفسیر نور/قرائتی و نمونه / آیت الله مکارم شیرازی را حتما توصیه می کنیم تا ببینید چگونه پیام می دهد.
سوال دومتان در مورد اینکه از کجا سی روز روزه واجب است : اولا : باید بدانید تخصص فقیه همین است نکاتی را که شما نمی بینید فقیه می بیند مثلا در مورد همین روزه بله در آیه ا836 و 184 سوره بقره می فرماید : یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
أَیَّاماً مَعْدُودات اى افرادى كه ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزكار شوید. چند روز معدودى را . اما اگر کمی دقت می کردید بلافاصله در آیه بعد یعنی آیه 185 می فرماید : شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْه ماه رمضان، كه در آن قرآن فروفرستاده شده، كه راهنمایى براى مردم و نشانههاى روشنى از رهنمونى [به راه راست] و جداكننده حق از باطل است پس هر كس از شما این ماه را دریابد باید آن را روزه بدارد. می فرماید باید ماه رمضان را روزه بدارد. در ضمن توجه داشته باشد فقاهت تخصص است مانند سایر تخصص ها همچون پزشکی ما در همه ی امور مربوط به زندگیمان به متخصص و اهل خبره در آن امور مراجعه می کنیم اما به امر دین که می رسیم همه به راحتی صاحب نظر می شویم و با اطلاع ناقص و اندک خود می خواهیم در هر زمینه از امور دین از جمله احکام شرعی نظر بدهیم و این مایه تاسف است در خصوص یک مساله شرعی اطلاع در حد تخصص و صاحب نظر بودن بر علوم بسیاری لارم است مراجع تقلید حداقل پس از بیش از سی سال تحصیل به چنین تخصصی دست پیدا می کنند و ما با دیدن یک آیه و بدون اطلاع و خبرویت بر مفاد آن و سایر ادله از خود فتوا می دهیم. تخصص فقهی هم مانند سایر تخصص هاست آیا شما با صرف دیدن جمله ای در کتابی در مورد راه علاج یک مریضی میتوانید به پزشک مراجعه نکنید و خود درمانی کنید . بسیار عجیب است كه در همه امور به متخصص مراجعه می شود اما نوبت به ظرائف و امور تخصصی دین كه می رسد متخصصین نادیده گرفته می شوند و هر كسی با اندك اطلاعی می خواهد فتوا بدهد توجه كنید پرسش عیب نیست اما تخطئه نظر متخصصین به محض دیدن یك آیه یا روایت یا حتی بدون آن و به صرف به نظرم چنین می فهمم و بدون احاطه ی جامع بر منابع و شیوه استدلال تخصصی ، اشتباه است .مجتهدین و مراجع تقلید که متخصص در این امرند با توجه به مجموعه ی آیات و روایات و بر اساس قواعد و ضوابط مستدل به هر نتیجه ای رسیدند بر ما که متخصص نیستیم لازم است به فتوای آنها مراجعه و عمل کنیم مانند سایر تخصص ها. توجه كنید پرسش عیب نیست اما تخطئه نظر متخصصین به محض دیدن یك آیه و بدون احاطه ی جامع بر منابع و شیوه استدلال تخصصی ، اشتباهی است كه هر چند این اشتباه را در تخصص های دیگر كمتر مرتكب می شوند اما در دین خیلی راحت مرتكب می شویم .
نکته دیگری که باید توجه کنید این است که خود قرآن پیامبر را و پیامبر امامان معصوم را مبین و مفسر قرآن بیان کرده اند لذا باید تفسیر خیلی از مطالب قران را در بیان روایات ببینیم مثلا در قرآن فرموده نماز واجب است اما اینکه مغرب سه رکعت و عشا چهار رکعت را پیامبر فرموده اند و قرآن هم به ما دستور پیروی از پیامبر را داده است. پس قرآن به تنهایی نیست روایات هم هست که کلی مباحث تخصصی می طلبد. سوال دیگر شما در مورد حکمت و فلسفه روزه است :
اولا: نسبت به احکام و دستوراتی که خداوند وضع کرده در درجه اول وظیفه ی بندگی و عبودیت تسلیم بودن در برابر اوامر الهی چنین اقتضا می کند. انسان فرصت و مجالی کوتاه و مغتنم در دنیا دارد ولی متاسفانه خیلی آسان به پوچ و باطل و غفلت و یا تشکیک و ایرادهای بیجا آن را از دست می دهد و ناگهان سفر ابدیش با مرگ و ورود به عالم ناآشنای برزخ آغاز میشود در حالی که دستش خالی و زاد و توشه ی لازم برای این سفر تهیه نکرده است. دنیا خیلی زود و سریعتر از آنچه گمان کنیم سپری می شود ( توجه کنیم میلیاردها نفر قبل از ما آمده اند با همین آمال و آرزوهای ما و گمان می کرده اند دنیا هست و آنان و با مرگشان دنیا پایان می پذیرد ولی رفتند و هیچ نشد اجداد و پدر بزرگهای ما کجا رفتند ؟ محل دفن و قبر آنها را آیا می دانیم؟) این دنیا فانی است اما حیات ابدی بعد از مرگ باقی است. اما آن حیات جای بهره بردن از توشه ای است که در این دنیا تهیه کرده ایم. سعادت و خوشبختی ابدی ما، در گرو دینداری ما و پیروی از دین کامل در دنیاست و شقاوت و هلاکت ابدی، نتیجه ی بی دینی در دنیاست.
لذا به هیچ وجه هرگز نباید دستورات دین را ترک کنیم حتی در حالی که بدون میل است که همین باقی بودن بر اجرای دستورات دین در نهایت سبب سعادت و عاقبت به خیری ما می شود.
ثانیا: با توجه به اینکه احکام را کسی تشریع کرده که خالق عالم هستی و خالق بشر است و بر جمیع ابعاد وجودی بشر احاطه دارد و نیز علیم و حکیم است و افعال او بر اساس حکمت است ، احکام را بر اساس مصالح و مفاسد وضع کرده است و این مصالح و مفاسد تنها در امور جسمی و مادی و پزشکی خلاصه نمی شود بلکه در تشریع احکام الهی ، ابعاد مختلف وجودی بشرو ارتباطش با جهان پیرامون در نظر گرفته شده است (نه تنها بعد جسمی و پزشکی ) که ما علم به این مصالح و مفاسد نداریم مگر در موارد اندکی آن هم با بیان خود خداوند. لذا حتی وقتی فلسفه ی حکم را هم نمی دانیم یقین داریم حتما بر اساس مصالح و منافع و مفاسد و مضرات تشریع شده است.
ثالثا برخی از حکمت و فلسفه روزه شاید این امور باشد :
روزه ابعاد گوناگونى دارد و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان مىگذارد كه از همه مهمتر «بعد اخلاقى و فلسفه تربیتى» آن است. هم پزشکان بر آثار بسیار خوب روزه بر صحت بدن تاکید کرده اند هم در روایات آمده که با روزه بدن ها و جسمهایتان سالم می شود بله مدتی گرسنگی و تشنگی کشیدن برای بدن لازم است. علاوه بر آثار معنوی و تربیتی بزرگ آن که خود قرآن در همان آیه 184 بقره فلسفه وجوب روزه را اهل تقوا شدن بیان می کند یعنی روزه تمرین برای متقی شدن است کنترل امیال و خواهشهای نفس را به دست انسان می دهد ضمن اینکه در روایات آمده چشم و گوش و اعضاء و جوارح انسان هم باید روزه باشد تا به حکمت روزه دست یابیم. موفق باشید.
مشاور :
آقای روحاني
| پرسش :
دوشنبه 30/4/1393
| پاسخ :
سه شنبه 31/4/1393
|
|
ليسانس
|
28
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
152 بار