• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1135685

پرسش

با سلام<br />من مدت 1/5 سال است وقتی در جمعی مرکز توجه قرار میگیرم و یا دچار هیجانات شدید میشوم دچار یک نوع رعشه در گردن میشوم که فقط برای خودم قابل لمس است اما اگر حرکتی مثل چرخاندن سر یا بردن قاشق به دهان انجام دهم این لرزش قابل مشاهده است. این مساله یک مرتبه پیش میاید و خیلی اوقات در جمع ها راحت هستم. لطفا راهنمایی بفرمایید متشکرم.

پاسخ

باسلام
کاربر گرامی من مصرف دارو را به شما توصیه می کنم لذا در اولین فرصت زد روانپزشک مراجعه کنید و مدتی تحت دارودرمانی باشید اما یک تمرین هم به شما ارایه می دهم:
روش مقابله با این دست عادات روش قصد متناقض است که برای تان شرح می دهم:
به این صورت که خود را مجبور کنید که زمانهایی را که این وضعیت پیش می اید را شناسایی کنید مثلا در این زمان به طور ارادی ورزش گردن انجام دهید یا گردن تان را با دست نگهداشته و کمی گردن تان را ماساژ دهید.
تغییر وضعیت دادن و مثلا بلند شدن از ان موقعیت و ...نیز در این دست مواقع نیز توصیه می شود.
به طور روزانه قصد متناقض را تمرین کنید.
قصد متناقض عملی است که شما به جای عادتتان آن را انجام می دهید. ماهیچه هایی که به انجام کار جدید عادت می کنند تکرار عادت قبلی را غیر ممکن می سازد. برای مثال احتمالا در این دست مواقع عضلات گردن تان منقبض می شود شما با تمرین باید سعی کنید در این دست شرایط ماهیچه ها را منبسط کنید و عملی مخالف با شرایط ایجاد شده را انجام دهید. تمرینات ریلکسیشن در این شرایط بسیار کمک می کند چون این تمرینات باعث می شود که در مواقع لزوم بتوانید حالات جسمانی و انقباض و انبساطهای غیر ارادی را تحت کنترل دراورید. در طی روز همیشه سعی کنید دایما عضلات گردن را ارادی منقبض و منبسط کنید تا در این دست شرایط امکان کنترل حرکات از شما سلب نشود.
خودتان را وادار کنید که روزانه قصد متناقض را تمرین کنید. این کار به شما کمک می کند که با این پاسخ یا عکس العمل احساس راحتی بکنید و خود را مطمئن سازید که قصد متناقض از نظر اجتماعی قابلیت جلب توجه دیگران را ندارد. خود را تشویق کنید که درست زمانی که حس می کنید به شدت تحت فشار هستید که عادت را انجام دهید از قصد متناقض استفاده کنید. خود را تشویق کنید که بعد از هر بار که عادت را انجام می دهید به مدت یک تا سه دقیقه قصد متناقض را انجام دهید.
با تشکر از تماس شما

مشاور : خانم عطاريان | پرسش : شنبه 10/12/1392 | پاسخ : جمعه 16/12/1392 | | فوق ديپلم | 24 سال | اضطراب و وسواس | تعداد مشاهده: 183 بار

تگ ها : تیک اضطراب درمان

مشاوره های مرتبط

با عرض سلام و خسته نباشی مشکل فرزند من یه مقدار بی ادبی است پیشاپیش معذرت میخواهم. پسر4 سالۀ من 2ماهه که موقع دفع، میترسه و این ترس و دسشویی نکردن، یک هفته طول میکشه و نهایتا با گذاشتن یه شیاف مشکل برطرف می شود. ولی متاسفانه جدیدا این مسئله شرطی شده و فقط با یک اشاره قرص به مخرج، دسشویی می کند. (و اصلن شیاف وارد نمیشود) وقتی هم دسشویی اش میگیره خیلی بی قراری و اضطراب و گریه اش میگیره و بدنش عرق سرد میکنه دکتر هم رفتیم دکتر شربت لاکتالوز داد با خوردن شربت فقط اسهال گرفت ولی مشکلش حل نشد و مجبور به گذاشتن شیاف شدم. فکر میکنم مشکل روانی باشه لطفا کمک نمایید.

در حال حاضر دانشجوی کارشناسی مدیریت دولتی و شاغل و دارای دو فرزند هستم همیشه در استرس و تب و تاب رسیدن به امورات زندگی هستم برای همین درسهایم را خوب یاد نمیگیرم. وقت کافی هم ندارم عمیق درس بخونم و یاد بگیرم حتی اگه یک مطلب رو عمیق بخونم سر جلسه یادم میره چی به چیه تمرکز ندارم. از شدت استرس همیشه افت قند دارم. دستم سنگین میشه به سختی میتونم بنویسم. خواهش میکنم راهنماییم کنید تا بتوانم به راحتی درسهایم را به پایان برسانم؟

با عرض سلام و خسته نباشید.
من دختری هستم 24 ساله که به شدت در انتخاب مسیر تو زندگیم مرددم و واقعا نمیدونم چیکار کنم.من سال 86 که تو کنکور شرکت کردم رتبه خوبی زیر 1000 در رشته ی ریاضی آوردم و مهندسی برق قبول شدم.آنموقع فکر میکردم خیلی به رشته برق علاقه دارم و برای اینکه حتما در این رشته قبول شم 50 اولویت اولم در انتخاب رشته رو برق زدم و اولین اولویتم هم برای یه برق ستاره دار یعنی بورسیه ی آموزش پرورش بود یعنی خرج تحصیلم رو آموزش پرورش میداد ولی بعد از اتمام تحصیلم باید معلم میشدم و برق در هنرستان تدریس میکردم.همینو قبول شدم و رفتم به یه دانشگاه مزخرف(شریعتی تهران)که احتمالا نمیشناسید ،خوب اونجا اصلا جایی نبود که من از دانشگاه انتظار داشتم و براش اون همه زحمت کشیده بودم و به شدت خورد تو ذوقم.خیلی از همکلاسیام هم همین مشکلو داشتن ولی باهاش کنار اومدن ولی من کنار نیومدم و متاسفانه کلی کارای جانبی مثل شرکت تو کلاسای مختلف علمی،زبان،عرفانی کردم و درس نخوندم و 4 ترم مشروط شدم ...وحشتناکه نه؟منی که در دوران دانش آموزی همیشه شاگرد اول بودم ..بله و منو از دانشگاه اخراج کردن و قرار شد مدرک معادل کاردانی بهم بدن.که بعد از دو سال که رفتم همون مدرکم بگیرم بهم ندادن چون معدلم کمتر از 12 شده،و الان که دارم اینو برای شما مینویسم منتظرم تا 13 اسفند کمیسیون تشکیل بشه و به من اجازه بدن که 2درس برای رسوندن معدلم به 12 بردارم و این در حالیه که از طرف آموزش پرورش به شدت تحت فشارم چون باید 2 سال پیش میرفتم سر کار و الان هیچ معلوم نیست که چه بر سر من میاد چون احتمالا آ-پ مدرک کاردانی منو قبول نمیکنه و باید غرامت زیادی به اونجا بپردازم در حالی که خانواده م از مدرک معادل من اطلاعی ندارن و اصلا توان پرداخت غرامت نداریم.حالا من به شدت استرس دارم و زندگیم 1 ساله که تعطیل شده چون نه میدونم باید چیکار کنم و انقد استرس دارم که حتی نمیتونم درست فکر کنم.از شدت استرس سلامتی م هم به خطر افتاده و مشکل کم کاری تیروئید پیدا کردم.لطفا کمکم کنید .

با سلام وخسته نباشید
28 ساله -شغل حسابدارومجرد هستم
از شغل راضی نیستم از آینده اضطراب دارم پنج سال سابقه كاری دارم از اولش هم این شغل رو دوست نداشتم خواشتم ادامه ندم گفتم شاید علاقه مند شدم واین همه زحمت كشیدم حیفه ولش كنم الان به این نتیجه رسیدم كاش همون اول ولش میكردم تا سنم كمتر بود دنبال حرفه دیگری میرفتم موندم چیكار كنم همین عامل باعث سردرگمی در ازدواجمم شده هر جا میرم به مرحله آخر میرسه اینقدر استرس میگیرم كه فردا با قضیه كارم چیكار كنم نكنه متاهل بشم و مجبور باشم همین كارو ادامه بدم آخر به همش میزنم ومنصرف میشوم ترو خدا رانماییم كنید با تشكر-از تهران

UserName