• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1117637

پرسش

سلام من تو دوران دانشگاه سال 88 با یه اقایی اشناشدم وبه دلایل مختلف ارتباطمون قطع شد .از اون موقع ارتباطم با خدا خیلی ضعیف وبد شده گناهایی میكنم كه خودمم تعجب میكنم ولی هیچ ناراحت نمیشم مثه قبل.قیدو بند ای قبل رو ندارم .نمازام قضاس علاقه ای ندارم برم زیارت نمیدونم بدم میاد از این وضع ولی واقعا دلم دوس نداره خدا رو نمیتونم و خیلی گذشته ولی بازم برنگشتم همش میگم زمان همه چی رو درس میكنه اما همه چی داره بدتر میشه

پاسخ

با سلام و عرض تحیت.
دوست محترم!
گاه می شود که حال معنوی انسان کم می شود. بله، گناه و بی اخلاقی در این امر مؤثر است. در این گونه موارد باید بر ایجاد رابطه دوباره اصرار کرد. البته توجه داشته باشید که این انسان است كه گاه از خدا دور می شود، والا خداوند همیشه همراه و در كنار انسان بوده و لطفش شامل حال او است. هم او فرموده كه من از رگ كردن به شما نزدیكتر هستم.
خداوند متعال به یكی از پیامبران خود فرموده است: «اگر بندگان من می دانستند كه من چقدر به آنها علاقه دارم، از شدت شوق، روح از بدنشان مفارقت می كرد.»
پس، از احساس دوری از خداوند تصور نکنید كه محبت او هم به شما كم شده، بلكه او همیشه شنونده سخنان بندگان و بینای بر افعال آنها است، و به آنها لطف دارد. تلاش کنید دوباره حال قبلیتان بازمی گردد. نگران نباشید؛ به ویژه كسی كه قبلا طعم شیرین رابطه با خداوند را چشیده، همین شوق او را رهبری می كند.
ما و شما موظفیم خود را در مسیر رحمت الهی قرار دهیم و بقیه را به خدا واگذار كنیم. در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند كه در هر شبانه روز نفحاتی از رحمت الهی بر شما می وزد؛ خود را در مسیر آن قرار دهید و از آن استفاده كنید.
استفاده از این نفحات به آن است كه انسان به احکام خدا عمل كند.
لازمه این تلاش و اخلاص در آن، این است كه هر روز خود را ارزیابی مجدد كنیم و از اعتراف به اشتباه و گناه پیش خود نهراسیم. این سبب می شود همیشه مسیر خود را اصلاح كنیم. اصلاح مسیر لازمه هر حركت خالصانه است. جز انسانهای معصوم هیچكس نیست كه اشتباهی نكند و محتاج اصلاح خود نباشد.
پیروز باشید.
موسسه ذکر ـ قم.
باستانی.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : سه شنبه 21/8/1392 | پاسخ : يکشنبه 26/8/1392 | | ليسانس | 27 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 42 بار

تگ ها : تقویت ارتباط با خدا به نماز علاقه ای ندارم دوستی با نامحرم ارتباط با نامحرم

مشاوره های مرتبط

با سلام و خسته نباشید
من می خواستم بدانم که:
1-شیعیان که امامانشان به ساده زیستی معروف هستند، چرا الان که امامان دیگر زنده نیستند، شیعیان و پیروان امامان برای امام خود حرمی به این گران قیمتی می سازند که سنگ هایش از مرمر گران و درهایش از طلاست؟ قبری برای امام خود ساخته اند که اینقدر وسعت دارد،نه به اندازه یک ویلا یا خانه بزرگ بلکه به اندازه چندین خانه بزرگ؟آیا اگر امامان زنده بودند، به این تجمل گرایی پیروانشان راضی بودند؟چرا امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی این چنین حرمی دارد ولی گاندی،رهبر آزادی هند، آن چنان قبر کوچکی دارد؟
2-بنده تا بحال کسانی را دیده ام که اگر خواسته ای دارند حتی دیگر از خدا هم نمی خواهند و مستقیما از امامان می خواهند که حاجتشان را برآورده سازد... آیا این ریشه در اعتقادات غلط آنها ندارد؟
3-آیا این رفتارها(رسیدن دست به ضریح امام یا کشیدن پارچه سبز به شهدا و ضریح امامان برای تبرک و...) که بنظر میرسد از اعتقاداتی بی پایه و اساس نشعت گرفته، ریشه و منطقی هم دارند؟
با تشکر

با سلام حدود ۲۵ روز است که مادرم فوت کرده و من خیلی بیقراری میکنم اوایل بخاطر ازدست دادن مادرم و حالا بخاطر اینکه نمیدانم وضعیت مادرم در برزخ چگونه است مادرم اهل نماز و روزه و مسجد وقرآن خواندن و عبادت کردن و بسیار خوش اخلاق بود وسختی زیاد در زندگی کشید و فرزند پسرش و عروسش بسیار اورا اذیت کردن
با این اوصاف میخوام بدونم مادرم چه وضعیتی قرار داره همین که بدونم حالش اون طرف خوبه آروم میشم
با تشکر

با سلام و احترام
همسر بنده در ادای دستورات شرعی شست و کاهل است به طوری که نماز خود را همیشه به جا نمی آورد و به کوچکترین بهانه ای روزه خواری می کند
تکلیف اینجانب چیست؟
بارها تذکر داده ام و قول اصلاح داده ولی بعد چند وقت روز از نو و روزی از نو
تحمل زندگی با چنین فردی برایم سخت است.
در خصوص این موضوع قبل از ازدواج با هم صحبت کرده بودیم و اتفاقاً هم نظر هم بودیم، جالب اینکه در بیان از شروط ازدواج ایشان برای ازدواج پایبندی بنده به این مسائل بود!!

سلام
عرض ادب و احترام
یک سال پیش با دختر خانمی ازدواج کردم که از اقوام ما هستند.
نظر به اینکه شناخت جامع و کاملی از خانواده انها داشتیم ، ازدواج صورت گرفت.
هر دو خانواده مذهبی هستیم .
بعد از ازدواج متوجه شدم که متاسفانه همسرم نماز نمیخواند .
چندین بار تذکر دادم و گفت چشم میخوانم
ولی کوتاه مدت بود و دوباره ....
میترسم که تذکرهای من نتیجه عکس بدهد و خدایی نکرده واکنش های اشتباه من قضیه را بد تر کند. نمیدانم چه کنم و این ندانستن من باعث میشه که سکوت کنم و واکنشی نشان ندهم.جلوی همسرم نماز میخوانم صدای اذان را پخش میکنم که حرکتی از خودش نشان بدهد ولی اصلا واکتشی نشان نمیدهد.
میترسم و بسیار میترسم که در نطفه فرزندمان تاثیر بگذارد.
اگر خانواده همسرم و یا حتی خانواده خودم از این ماجرا بویی ببرند بسیار بد خواهد شد
خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید.
و اگر مرکزی در تهران هست که حضوری به بهانه ای همسرم را ببرم و کارشناسی با همسرم صحبت کند که بسیار عالی ست.
ممنونم

UserName