تبیان، دستیار زندگی
«عمرو» فرزند «خالد» است که چون «حبیب بن مظاهر» و نیز «قیس بن مُسَهَّر» از قبیله «بنی‎اسد» بوده است. عمرو از مردان شریف اهل کوفه بوده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عَمرو بن خالدِ اَسدی صَّیداوی

عاشورا

«عمرو» فرزند «خالد» است که چون «حبیب بن مظاهر» و نیز «قیس بن مُسَهَّر» از قبیله «بنی‎اسد» بوده است. عمرو از مردان شریف اهل کوفه بوده است. او مردی دوستدار اهل‎بیت علیهم السلام بود که پیش از آن در کوفه همراه «مسلم» قیام کرد تا این که اهل کوفه به سفیر امام خیانت کردند. «عمرو» چاره‎ای جز رفتن به پناهگاهی امن نداشت؛ هنگامی که خبر شهادت «قیس بن مسهر» به گوش او رسید و مطلع شد که اباعبدالله علیه‎السلام به «حاجر» رسیده است، به آن سمت حرکت کرد.(1) در این سفر عده‎ای چون «سعد» غلام او و «مجمع العائذی» و نیز پسرش و «جابر بن حارث سلمانی»(2) و غلام «نافع بجلی» را به همراه داشت. راهنمای اینان «طرِمّاح بن عُدی طائی»(3) بود. چون راه‎ها همگی بسته بود، آنها از بیراهه به سختی و با ترس و خوف گذشتند، تا در «عذیب الهاجانات» به خدما امام رسیدند. پس از سلام و احوال‎پرسی اشعاری را خدمت آن حضرت خواندند. امام فرمود: «آگاه باشید، به خدا سوگند، امید دارم هر چه خدا برای ما بخواهد خیر در آن باشد، خواه کشته شویم یا پیروز شویم.»

«عباس بن علی» همان گونه که حامی امام است، پاسدار یاران حسین علیه السلام نیز هست. البته این نکته منطقی است که محبت به چیزی محبت به لوازم آن نیز خواهد بود.

ابو مخنف می‎گوید: «هنگامی که چشم «حرّ» به این مردان تازه وارد افتاد، به امام حسین علیه السلام گفت: این گروهی را که از اهل کوفه هستند از همراهان شما به شمار نمی‎آورم. من اینها را دستگیر می‎کنم یا باز می‎گردانم. امام حسین علیه السلام فرمود: «البته هرچه را از خود دور می‎کنم از ایشان نیز منع می‎دارم. اینها همگی یاران و انصار من هستند، تو عهد کردی که به هیچ وجه متعرض ما نشوی تا نامه ابن زیاد به دستت برسد.» حُر گفت: آری، اما اینها با شما نبوده‎اند. امام فرمود: «آنها یاران من هستند و به منزله کسانی هستند که همراه من آمده‎اند، پس اگر به عهد خود وفا کردی با تو کاری ندارم، وگرنه تو را به جزای رفتارت می‎رسانم.»(4) در نهایت، حر از آنها دست برداشت.(5)

عمروبن خالد در کربلا

«عمرو» قدم پیش نهاد و به امام حسین علیه السلام عرض کرد: «ای اباعبدالله! فدایت شوم. همتم بر این است که به دوستانم ملحق شوم، نفرت از تخلف دارم در حالی که شما را تنها می‎بینم که همه اهل شما کشته شده‎اند»، آن حضرت فرمود: «پیش برو، که ما هم به شما تا ساعتی دیگر ملحق خواهیم شد.» او حرکت کرد. (6)

«عمرو» با گروهی چون غلام خود «سعد»، جابر بن حارث سلمانی»، و «مجمّع بن عبدالله العائذی»، که از اهالی کوفه بودند، به میدان آمدند و عرصه را بر اهل کوفه تنگ کردند. در این درگیری دشمن، یاران حسین علیه السلام را از یکدیگر جدا کرد. پس از این غافل‎گیری، آنها امام را خواندند و طلب کمک کردند. امام برادرش - قمر بنی‎هاشم - را برای کمک به آنها فرستاد. با ورود حضرت ابوالفضل علیه‎السلام یاران حسین علیه السلام نجات یافتند.(7)

عاشورا

شهادت عمروبن خالد

پس از بازگشت از میدان در حالی که همه مجروح شده بودند، بار دیگر مورد حمله سهمگین دشمن قرار گرفتند. در این محاصره، دیگر تاب مقاومت نداشتند و همگی به مقام شهادت نائل آمدند.(8) پس از شهادت عمرو، حضرت عباس علیه السلام به سوی امام حسین علیه السلام بازگشت تا شهادت یاران را خبر دهد.(9) وقتی امام مطلع شدند بارها برای آنها از خداوند طلب رحمت فرمود.(10) «عمر بن خالد الصیداوی» در زیارت ناحیه مقدسه نیز مورد سلام امام است.(11)

درسی که می‎توان گرفت: «عباس بن علی» همان گونه که حامی امام است، پاسدار یاران حسین علیه السلام نیز هست. البته این نکته منطقی است که محبت به چیزی محبت به لوازم آن نیز خواهد بود.

پی‎نوشت‎ها:

1- ابصارالعین، ص115. ذخیره الدارین، ص414.

2- برخی از منابع متاخر گزارشی که برای جابر آمده اشتباهاً به جناده بن حرث نسبت داده اند، در صورتی که جناده بن حرث یکی دیگر از شهدای کربلاست، با توجه به گزارش طبری مبنی بر شهادت جابر به همراه این چند نفر (تاریخ الملوک، ج5، ص446) و نیز گزارش دیگر طبری مبنی بر آمدن چهار نفر از سوی کوفه (تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص404) به نظر می رسد، منابعی که خبر از همراهی جناده با این افراد داده اند، دچار اشتباه شده اند.

3- برخی می پنداشتند که طرماح فرزند عدی، فرزند حاتم طایی است که شهرت به جود داشت. اما حقیقت غیر این است. فرزندان عدی همگی قبل از او در رکاب علی(ع) به فوز شهادت رسیدند و وقتی او را به نداشتن فرزند طعن می زدند در پاسخ می گفت: دوست داشتم که برایم هزار فرزند چون آنها بود که همه را پیش روی امام علی(ع) که به بهشت می فرستادم. ابصارالعین، ص116.

4- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص405- 404 و 446.

5- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص405.

6- اللهوف، 47؛ بحارالانوار، ج45، ص23؛ خوارزمی، مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص24.

7- ابصارالعین، ص116؛ تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص446.

8- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص446؛ مقتل الحسین مقرم؛ اللهوف، ص47؛ مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج2، ص 34؛ بحارالانوار، ج45، ص 23.

9- ابصارالعین،ص115.

10- ابصارالعین، ص116.

11- اقبال الاعمال، ج3، ص79.

منبع:

ياران شيداي حسين بن علي عليهماالسلام، استاد مرتضي آقا تهراني .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.