تبیان، دستیار زندگی
سینمای ایران طی عمر هشتاد و چند ساله خود از آثار فیلمفارسی‌های قدیمی تا کمدی‌های این سال‌های، همواره تکیه ویژه‌ای روی عنصری به نام بازیگر داشته و به مرور زمان به ستارگانی که خود ساخته، وابسته شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سوپر استاری که افول کرد


سینمای ایران طی عمر هشتاد و چند ساله خود از آثار فیلمفارسی‌های قدیمی تا کمدی‌های این سال‌های، همواره تکیه ویژه‌ای روی عنصری به نام بازیگر داشته و به مرور زمان به ستارگانی که خود ساخته، وابسته شده است.

محمدرضا گلزار

محمدرضا گلزار یکی از شاخص‌ترین ستاره‌های سینمای پس از انقلاب ایران است که در دهه هشتاد پولسازترین بازیگر کشور به حساب آمده و اغلب فیلم های او گیشه پررونقی داشت. وی که فیلم های شاخص هنری اندکی در کارنامه دارد، بیش از آنکه به توان بازیگری خود متکی باشد به چهره خویش اتکا داشته و ورود او به سینما توسط ایرج قادری نیز بدین شکل رقم خورد.

سام و نرگس یک فیلمفارسی تمام عیار از ایرج قادری است که فقط شخصیت های آن لباس های مد روز پوشیده اما در باطن همان قهرمان های قدیمی هستند. فروش نسبتا خوب این فیلم، گلزار را به مرور به چهره‌ای گیشه پسند تبدیل کرد که نمایش موفق فیلم شام آخر ساخته فریدون جیرانی به تشدید آن کمک کرد.

شام آخر یک ملودرام دیدنی با چاشنی جنایت بود که بازی بسیار روان تر گلزار را با خود به همراه داشت.

وی که در آن ایام به عنوان گیتاریست در گروه تازه شکل گرفته آریان حضور داشت، پس از چند فیلم متوسط به لحاظ گیشه به یکباره با فیلم کما ساخته آرش معیریان در صدر پولسازترین بازیگران سینمای ایران قرار گرفت. فیلمی متوسط که فقط به ستارگان خود(گلزار، امین حیایی و مهناز افشار) وابسته بود و زوج موفق حیایی - گلزار را به سینمای تجاری ایران معرفی کرد.

وی نیز به مانند بسیاری از چهره های تجاری سینما، توفیق همکاری با چند فیلمساز مطرح را پیدا کرد که البته هیچکدام از آنها به گردپای فیلم های شاخص کارنامه سازندگانشان نرسیدند. کیومرث پوراحمد در فیلم گل یخ از گلزار در نقش یک خواننده موفق بهره گرفت اما نتیجه کار چنان ناامیدکننده بود که خود سازنده اش نیز چندان دفاعی از فیلم خود نکرد.

تله ساخته سیروس الوند که همچنان بهترین فیلم او یکبار برای همیشه است، در تله برای چندمین بار از زوج مهناز افشار و گلزار استفاده کرد و یک فیلم تجاری زیر متوسط را روانه اکران کرد که البته جواب خوبی هم از گیشه گرفت.

گلزار در تله در نقش دکتر جوان موفق فیلم، همچنان اغراق در میمیک چهره و بیان ضعیف خود را همراه داشته و چندان پیشرفتی از خود نشان نداد. البته نباید از نقش فیلمنامه به شدت کلیشه ای و تکراری فیلم و ضعف در شخصیت پردازی نیز به سادگی گذشت که در کیفیت نقش آفرینی گلزار سهم به سزایی داشت.

گلزار در دهه هشتاد دو بار شانس حضور در دو فیلم از مهمترین فیلمسازان سینمای ایران یعنی داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی را از دست داد. این دو فیلم مهمان مامان و سربازان جمعه بودند که به دلایل مختلف در آنها حضور نیافت و به جای آن در فیلم هایی همچون13 گربه روی شیروانی و زهر عسل به ایفای نقش پرداخت!

موفق ترین فیلم تجاری گلزار که توانست نظر مساعد منتقدان و مخاطبان جدی تر سینما را نیز به خود جلب کند، آتش بس ساخته تهمینه میلانی است. فیلمی ساده و سرراست درباره زوج جوانی که با لج و لجبازی زندگی مشترک خود را به خطر انداخته و در آخر پی به اشتباهات بچگانه خود می برند.

حمید نعمت الله که سابقه دستیاری کیمیایی را داشت در بوتیک نخستین فیلم خود، گلزار را برای ایفای نقش جهانگیر - قهرمان داستان - برگزید. نقشی به شدت متفاوت و جذاب که در کارنامه سینمایی این بازیگر همچنان می درخشد و به نظر اکثر منتقدان بهترین نقش آفرینی وی تا به امروز به حساب می آید.

جهانگیر شخصیتی کم حرف، تودار با کمترین میزان بروز احساسات است که بازی به شدت درونی را می طلبید.

سکوت کلید حل معمای این شخصیت است که به بهترین شکل ممکن ضعف در بیان گلزار را پوشانده و بوتیک را به یکی از موفق ترین فیلم های اجتمای سینمای ایران تبدیل کرده است. نعمت الله برای نزدیکی بیشتر او به نقش به درستی وجوه تماشاگرپسند او را کمرنگ کرده و شخصیتی از طبقه زیر متوسط را به شکلی مطلوب با ترفندهای اینچنینی خلق کرده است.

موفق ترین فیلم تجاری گلزار که توانست نظر مساعد منتقدان و مخاطبان جدی تر سینما را نیز به خود جلب کند، آتش بس ساخته تهمینه میلانی است. فیلمی ساده و سرراست درباره زوج جوانی که با لج و لجبازی زندگی مشترک خود را به خطر انداخته و در آخر پی به اشتباهات بچگانه خود می برند.

محمدرضا گلزار

میلانی از چهره گلزار در این فیلم بهره هوشمندانه ای گرفته و آن را با ویژگی های نقش ترکیب کرده است.

زوج پولساز گلزار و افشار در اینجا به بهترین شکل ممکن جواب داد و آتش بس را به نخستین فیلم باشگاه میلیاردی های سینمای ایران تبدیل کرد.

وی پس از فیلم پرفروش "مجنون لیلی" ساخته قاسم جعفری، سیری نزولی را آغاز کرد و به مرور چهره های دیگری را جایگزین خود دید.

کلاغ پر، توفیق اجباری و دو خواهر از فیلم های او در سال های پایانی دهه هشتاد هستند که از آن میان فقط توفیق اجباری ساخته محمدحسین لطیفی بهتر از بقیه از کار درآمد و گیشه به شدت موفقی داشت.

دو خواهر ساخته محمد بانکی کپی نعل به نعل فیلم آمریکایی دو تا هم زیاده با بازی آنتونیو باندراس بود با وجود ضعف های بسیار، فیلم با استقبال خوب مخاطبان همراه شد اما رگه های پررنگی از افول ستاره گلزار را با خود به همراه داشت.

دموکراسی تو روز روشن ساخته علی عطشانی، حواشی زیادی را بر سر دستمزد گلزار به وجود آورد که همگی آنها پس از نخستین نمایش جشنواره ای فیلم به علامت تعجبی بزرگ در سر مخاطبان تبدیل شد.

حضوری به شدت کوتاه و خنثی در نقش فرشته مرگ آن هم در فیلمی پرستاره، موقعیت حرفه ای گلزار را بیش از پیش متزلزل کرد که فروش متوسط فیلم هم آن را تشدید کرد.

من و تو آخرین فیلم به نمایش درآمده از گلزار است که گذشته از کیفیت نازل فیلم، باید به بازی بی روح و ضعیف گلزار در آن اشاره کرد که تفاوت چندانی با نخستین فیلم های او در ابتدای دهه هشتاد ندارد!

فروش کاملا معمولی فیلم که تهیه کننده اش امید بسیار به پرفروش شدن آن داشت، نشان داد که دیگر مخاطب صرفا برای تماشای گلزار پا به سالن های سینما نمی گذارد و اساسا سینمای ایران بیش از ستاره به مضمون و قصه توجه دارد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: ایرنا