پيشواى هشتم حضرت امام على بن موسى الرضا(ع) - پیشوای هشتم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیشوای هشتم - نسخه متنی

هیئت تحریریه موسسه اصول دین قم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيشواى هشتم حضرت امام على بن موسى الرضا(ع)

بسم الله الرحمن الرحيم

پيشگفتار

...آفتاب امامت در هر يك از بروج دوازده گانه ى خويش جلوه يى ديگر دارد،اما آفتاب از هر
افق كه سر بر زند آفتاب است،نور و درخشش آن چشمها را خيره مى سازد،گرما و تابش آن
حيات بخش و زندگى ساز است،از خار بوته هاى كوير تا درختان بلند بوستان،همه بدان
نيازمندند،هيچ برگى بى پرورش سر انگشت شعاعش زندگى نمى تواند،و هيچ شاخى بى بهره
از تابش مهربانش بارى نمى آورد...آرى آفتاب است،و جهان زنده ى ما بى آفتاب محكوم به
فناست.

امامت پيشوايان معصوم ما،در نظام جهان معنا و نيز براى ادامه حيات اسلام و مسلمين،
درست به آفتاب و نور و گرماى آن مى ماند،آن بزرگواران در شرايط ويژه ى هر زمان،و در ابعاد
مختلف ضرورتها و ايجابهاى هر دوره،به درخشش و تابش و رهنمائى و پرورش پيروان ادامه
مى دادند،و هر يك در رهگذر ويژگيهاى عصر خود بگونه يى تجلى داشتند،و چنين بود كه
برخى در ميدان رزم حماسه مى آفريدند و پيام خون خويش به جهان مى رساندند،و برخى بر
منبر درس به گسترش علوم و معارف همت مى گماشتند،و برخى با تحمل قيد و زندان با
طاغوت به مبارزه بر مى خاستند،و...و در هر حال آفتاب جامعه بودند،و به بيدار سازى و
پرورش مسلمانان واقعى اشتغال داشتند،و اگر به رعايت ضرورتها در عمل آنان تفاوتهايى ديده
مى شود،بى ترديد بر آنانكه بهره يى از بصيرت دارند پوشيده نيست كه در هدف يكسان بودند،
و هدف خدا بود،و راه او،و ترويج دين و كتاب او،و پرورش بندگان او...

بارى،امامان پاك ما-كه درود خدا و فرشتگان بر ايشان-به جهت مقام عصمت و امامت كه
ويژه ى ايشان بود،و به حكم علم و حكمتى كه لازمه ى امامت و موهبتى الهى است،و به تاييد
خاص خداى متعال،بر ضرورتها و ويژگيهاى عصر خويش از هر كس ديگر آگاهتر و به روش
رهبرى در هر برهه از همه داناتر بودند،و اين حقيقت بر آنانكه به اسلام واقعى و بى انحراف
معتقدند،و بر تعيين امام به فرمان خدا و به فرموده ى پيامبر (ص) در صحنه ى تاريخساز
غدير باور دارند،چيزى روشن و غير قابل انكار است،و تاريخ زندگى امامان پاك ما پر از وقايعى
است كه از همين علم و بينش الهى آن بزرگواران حكايت مى كند.

به جهت همين آگاهى ژرف امام از همه سوى جامعه وعصر خويش،و نيز به جهت علم و اطلاع
امام بر حقايق عالم هستى و آگاهى او از آنچه تا رستاخيز بوقوع مى پيوندد بود كه پيشوايان
معصوم ما با ظرافت عمل،دقيقترين روشها را در برخورد با مسائل عصر خويش و در پيشبرد
هدفهاى الهى بكار مى بستند،به عنوان مثال بسيار جالب است كه امام بزرگوار على بن موسى
الرضا (ع) بعد از پدر گراميش در حكومت هارون بى محابا به معرفى خود و تبليغ امامت
پرداخت چنانكه ياران ويژه اش بر او بيمناك بودند.و آن گرامى تصريح مى فرمود كه «اگر ابو
جهل توانست موئى از سر پيامبر كم كند هارون نيز مى تواند به من زيانى برساند»يعنى امام
كاملا آگاه بود كه شهادتش با دستان پليد هارون بوقوع نخواهد پيوست و مى دانست كه هنوز
سالها از عمر شريفش باقى است،توجه به اين آگاهى خود عامل بزرگى در شناخت روش و
عمل آن بزرگواران است.

هشتمين پيشوا و امام على بن موسى الرضا عليهما السلام،در عصرى مى زيست كه خلافت
ننگين عباسيان در اوج خود بود،زيرا سلسله ى بنى عباس پادشاهانى عظيمتر از هارون و
مامون ندارد،و از سوى ديگر سياست بنى عباس در برابر ائمه (ع) و بويژه از زمان امام رضا
عليه السلام به بعد،سياستى پر مكر و فريب و همراه با نفاق و تظاهر بود،آنان با آنكه بخون
خاندان امامت تشنه بودند براى ايمن ماندن از شورش علويان و جلب قلوب شيعيان و
ايرانيان،سعى داشتند وانمود كنند كه روابطى بسيار صميمى با خاندان امير مؤمنان على
عليه السلام دارند و بدينوسيله مشروعيت خويش را تامين نمايند،و اوج اين سياست خدعه
آميز را مى توان در حكومت مامون ديد...

/ 22