بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید1. ر.ك: سوره اعراف آيه 28؛ و سوره زخرف آيه 67 و... .2. از اين رو گفته اند:گلى كه تربيت از دست باغبان نگرفت اگر زچشمه خورشيد سر زند خود رو است و نيز:من اگر خارم اگر گل چمن آرايى هست كه به هر دست كه مى پروردم مى رويم. 3. بحارالانوار، ج 78، ص 158.4. جهاد اكبر، ص 32. حافظ گويد:طىِ اين مرحله بى همرهى خضرمكن ظلمات است بترس از خطر گمراهى 5. ابن منظور در لسان العرب ذيل واژه «ربّ» آورده: «رب ولده و الصّبى يرّبه ربا و رببّه تربيبا بمعنى رباّه» طبرسى در مجمع البيان در معانى «رب» مى گويد: السيد المطاع، مالك، مربّب، مصلح» و «رببته و ربيّته» در بردارنده يك معنا مى باشند. و نيز گويد: خداوند مبدأ پيدايش مخلوقات و مربى و مدبر آن هاست. بدين ترتيب واژه ربّ بار تربيتى حقيقى را دربردارد.چنان كه در بيان مفاهيم واژه ها در آغاز كتاب گفتيم: قرآن در تربيت اخلاقى از واژه تزكيه بهره گرفته و بدين ترتيب و با عنايت به آيات كريمه قرآن، تزكيه، به خدا و پيامبر و افراد مكلفين و عمل صالح آنان نسبت داده شده است. در مورد تزكيه خداوند آيه: «بل اللَّه يزكى من يشاء» و در مورد تزكيه پيامبر آيه: «يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه» و در مورد مكلفين آيه: «قد افلح من زكيها» و در مورد عمل صالح آيه «و حنانا من لدنا و زكواةً» گواهى مى دهد. ر.ك: «مفردات راغب» ماده تزكيه.6. سوره قصص، آيه 56.7. سوره نساء، آيه 49.8. سوره طه، آيه 50.9. سوره انسان، آيه 3.10. سوره احزاب، آيه 4.11. نهج الفصاحه، ص 21.12. نهج البلاغه، خطبه 192، ص 222 ترجمه دكتر شهيدى.13. همان، نامه 27 و احتجاج طبرسى، ج 1، ص 260.14. و جعلناهم ائمه يهدون بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكوه و كانوا لنا عابدين. سوره انبياء، آيه 73.15. سوره انعام، آيه 90.16. تصنيف غرر، ص 110.17. سوره انبياء، آيه 107.18. سوره مدثر، آيه 31.19. سوره قلم، آيه 4.20. سوره احزاب، آيه 21.21. نهج البلاغه، خطبه 160، ص 162.22. سنن النبى، ص 58.23. همان، ص 431.24. همان، ص 40.25. تحف العقول، ص 48.26. نهج البلاغه، خطبه 192، ص 222.27. پيامها و سخنرانى هاى امام، صص 121 - 122.28. مفهوم حديث: «لاتخلو الارض من حجة...» كه محدثان شيعه و سنى به اتفاق از پيامبر اكرم(ص) نقل كرده اند.29. سوره نحل، آيه 89.30. الميزان، ج 12، ص 326 از تفسير قمى. آيات و روايات در اين زمينه بسيار است. به آيات امامت در قرآن رجوع شود.31. تصنيف غرر، ص 116.32. به عنوان مثال: اميرالمؤمنين(ع) با يكى از مشركان درگير جنگ بود، در آن ميان مرد مشرك خطاب به آن حضرت گفت: «اى پسر ابوطالب! شمشيرت را به من ببخش! حضرت شمشير خود را نزد او افكند!مرد مشرك گفت: شگفتا كه در چنين حالتى شمشير خود را به من مى دهى! حضرت فرمود: تو دست خواهش نزد من دراز كردى و رد سائل دور از كرم است. در اين حال مرد كافر به خاك افتاد و گفت اين سيره اهل دين است. آنگاه بر قدم على(ع) بوسه زد و اسلام آورد.» از اين قبيل، در سيره عملى پيامبر(ص) و ائمه طاهرين(ع) بسيار مى توان يافت كه طرح و ارائه آن در تربيت نقش بسيار مؤثرى دارد.33. نهج البلاغه، حكمت 73، ص 371.34. تصنيف غرر، ص 237.35. كونوا دعاة للناس بالخير بغير السنتكم ليروا منكم الاجتهاد و الصدق و الورع «اصول كافى، ج 2، ص 105».36. صحيفه نور، ج 19، ص 92.37. همان، ص 122.38. صحيفه نور، ج 14، ص 152.39. ضمن بحث روان شناسى «موعظه» پاره اى از اين نكات توضيح بيشترى داده شده است.40. بحارالانوار، ج 1، ص 106. تحف العقول، 37.41. نهج البلاغه، خطبه 108، ص 101.42. راه و رسم زندگى، ص 164.