آیین تزکیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین تزکیه - نسخه متنی

محمد حسن رحیمیان، محمدتقی رهبر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1. خواجه نصيرالدين طوسى، اخلاق ناصرى، ص 48.

2. به عنوان مثال كتاب هاى: اخلاق ناصرى، احياءالعلوم، محجةالبيضاء، جامع السعادت و طهارةالاعراق.

3. خواجه نصيرالدين طوسى، همان، ص 49.

4. سوره سجده، آيه 9.

5. ديوان امام على(ع)، ص 236.

6. تصنيف غرر، ص 232.

7. تصنيف غرر، ص 232.

8. همان، ص 233.

9. همان، ص 233.

10. سوره حشر، آيه 19.

11. انسان موجود ناشناخته، ص 9.

12. همان، ص 53.

13. بحارالانوار، ج 17، ص 214.

مولوى با اشاره به خودِ حقيقى و خودِ مجازى گويد:

در زمين ديگران خانه مكن كار خود كن كار بيگانه مكن كيست بيگانه تن خاكى تو كز براى اوست غمناكى تو تاتو تن را چرب وشيرين مى دهى گوهر جان را نيابى فربهى 14. تصنيف غررالحكم، ص 239.

15. همان، ص 232.

16. مهاتما گاندى در تحليل تمدن غرب مى گويد:

«تمدن غربى اگر غربيان را مبتلا به خوردن مشروب و توجه به اعمال جنسى نموده، به خاطر اين است كه غربى به جاى خويشتن جويى در پىِ نسيان و هدر ساختن خويش است. اغلب كارهاى بزرگ و قهرمانى و حتى اعمال نيك غربى «خودفراموشى» و بيهودگى است. قوه عملى او بر اكتشاف و اختراع و تهيه وسايل جنگى ناشى از فرار غربى از خويشتن است نه قدرت و تسلط استثنايى وى بر خود... وقتى انسان روح خود را از دست بدهد فتح دنيا به چه درد او مى خورد؟»، (استاد شهيد مطهرى، مقدمه اى بر جهان بينى اسلام، ص 285 از كتاب «اينست مذهب من»)

17. تصنيف غرر، ص 233.

18. صحيفه نور، ج 4، ص 15.

19. مقدمه اى بر جهان بينى اسلامى، ص 286.

20. سوروكين، خداوند دو كعبه، ترجمه دكتر صاحب الزمانى، ص 147.

21. امام و انقلاب فرهنگى، ص 43.

22. جهاداكبر، ص 46.

23. اخلاق ناصرى، صص 58 - 57.

24. «و منكم من يرد الى ارذل العمر لكى لايعلم بعد علم شيئا» (سوره نحل، آيه 70).

25. سوره روم، آيه 7.

26. سوره نحل، آيه 97.

27. سوره عنكبوت، آيه 64.

28. به عنوان مثال: «زين للناس حب الشهوات...» (آل عمران، آيه 14) - «الهيكم التكاثر» (تكاثر، آيه 2) - «كلاان الانسان ليطغى ان رآه استغنى» (علق، آيات 7 - 6) - «ان الانسان خلق هلوعا» (معارج، آيه 19) - «و كان الانسان عجولا» (اسراء، آيه 11) - «و قد مكروا مكرهم و عندالله مكرهم و ان كان مكرهم لتزول منه الجبال» (ابراهيم، آيه 46 و آيات ديگر) رجوع كنيد به: محمّدتقى جعفرى «انسان در افق قرآن».

29. سوره يوسف، آيه 53.

30. سوره الشمس، آيات 8 - 7.

31. سوره فجر، آيات 28 - 27.

32. سوره قيامه، آيات 2 - 1.

33. محجةالبيضاء، ج 5، صص 5 - 4.

34. «انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتليه فجعلناه سميعا بصيرا. انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفورا» سوره انسان، آيات 2-3.

آدمى زاده طرفه معجونى است كز فرشته سرشته و زحيوان گر رود سوى اين شود بد از اين گر رود سوى آن شود به از آن 35. ديوان امام على(ع)، ص 236.

36. چهل حديث، صص 5 - 4.

37. توجه داشته باشيم كه حركت عالم دورى است، از اتم گرفته تا كرات و كهكشان ها و همين اصل را به سير و حركت انسان با نوعى تسامح و تشابه تعميم داده اند. تعبير «قوس صعود و نزول» اشاره به همين نكته است.

38. صحيفه نور، ص 217.

مولوى منازعه عقل و نفس را به تنازع مجنون و ناقه اش تشبيه كرده و مى گويد:

جان زهجر عرش اندر فاقه اى تن زعشق خار بن چون ناقه اى جان گشايد سوى بالا بال ها تن زده اندر زمين چنگال ها اين دو همره يكدگر را راهزن گمره آن جان كو فرونايد زتن ميل مجنون پيش آن ليلى روان ميل ناقه پس پى طفلش دوان يك دم ارمجنون زخودغافل شدى ناقه گرديدى و واپس آمدى گفت اى ناقه چو هر دو عاشقيم ما دو ضد بس همره نالايقيم سرنگون خود را زاشتر درفكند گفت سوزيدم زغم تا چند چند تنگ شد بر وى بيابان فراخ خويشتن افكند اندر سنگلاخ زين كندنفرين حكيم خوش دهن بر سوارى كو فرو نايد زتن گزينش از ديوان مثنوى، ص 362.

39. سوره الذاريات، آيه 56.

40. سوره مؤمنون، آيه 115.

41. سوره جمعه، آيه 2.

42. سوره الشمس، آيات 10 - 9.

43. صحيفه نور، ج 1، ص 234.

44. صحيفه نور، ج 1، ص 234.

45. حسين كاظم زاده ايرانشهر، اصول اساسى فن تربيت، ص 15.

46. سيدجعفر سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، ج 1، ص 505.

47. حسين كاظم زاده ايرانشهر، همان، ص 12.

48. حسين كاظم زاده ايرانشهر، همان، ص 12.

49. حسين كاظم زاده ايرانشهر، همان، ص 12.

50. حسين كاظم زاده ايرانشهر، همان، ص 12.

51. تاريخ فلسفه هاى تربيتى، ترجمه على اصغر فياض، ج 1، ص 14.

52. دكتر شريعتمدارى، فلسفه تعليم و تربيت.

53. باروخ اسپينوزا؛ كتاب اخلاق، ترجمه دكتر محسن جهانگيرى، ص 25.

54. تاريخ فلسفه هاى تربيتى، ج 1، ص 10.

55. دكتر شعارى نژاد، فلسفه آموزش و پرورش، ص 321.

به گفته حافظ:آدمى در عالم خاكى نمى آيد به دست عالمى از نو ببايد ساخت و زنو آدمى

56. چهل حديث، ص 232.

57. سوره عنكبوت، آيه 69.

58. سوره روم، آيه 10.

59. چهل حديث، ص 94.







/ 68