شهید بهشتی؛آزادی و بی بند و باری
((آزادی که ما دنبالش بودیم عبارت بود از چه؟آزادی دو معنا دارد؛یکی آزادی هر فرد که هر جور و هر کاری دلش می خواهد بکند،هیچ بند و باری در کار نباشد. آیا ملت ما آن روز که فریاد می زد:"استقلال، آزادی،جمهوری اسلامی"،واقعاً خواستار این آزادی بود که هر مرد و زن،هر گناه و هر فسق و هر فجوری خواست بکند؟
شما مردم عموماً عضو آن فریاد برآورده ها بودید که در سال 57 فریاد می زدید:"استقلال،آزادی"؛آیا شما منظورتان این بود هر زنی،هر مردی،هر انسانی در ملأعام،هر گناهی،هر فسق و فجوری،هر فسادی که می خواهد مرتکب بشود؟هرگز،پس این نظرتان را بلند بگویید: (فریاد جمعیت "هرگز").پس شما نمی خواستید.خواهران من!شما می خواستید بانوی جمهوری اسلامی آزاد باشید،شما می خواستید آزاد باشید در فساد و تبهکاری یا آزاد باشید در رشد و کمال و فضیلت؟شما هرگز خواستار آزادی و بی بند و باری نبودید؛شما از بی بند و باری به تنگ آمده بودید.آن آزادی به معنی بی بند و باری که اصلاً آن وقت بود،مگر نبود؟ ملت ما،زنان ما،مردان ما آن آزادی که داشتند چه بود؟و آن آزادی که نداشتند چه بود؟
در زمان رژیم گذشته مردان و زنان در بی بند و باری آزاد بودند،دیگر فریاد نمی خواست بکشند،دیگر تظاهرات نمی خواست بکنند.رژیم،زن های ما را آزاد گذاشته بود اگر می خواهند برهنه هم بیایند توی خیابان،بیایند،رژیم هم مانع نمی شد.اگر زن های عزیز ما از ان آزادی پر آسیب زیان بخش رو بر می گرداندند به خاطر شراقت و ایمان و تقوایشان بود والا رژیم که مانع این آزادی ها نبود؛
بنا بر این، آزادی به معنی بی بند وباری اصلاً خواسته ی آرمان ملت انقلابی نبود.برادر ها و خواهرهای ما خواستار این بودند و حال هم هستند که نوع تعلیم و تربیت برنامه های اجتماعی،برنامه های حکومتی،نوع امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ی ما طوری باشد که فساد و تباهی،بی عفتی، ناپاکدامنی، مشروب خواری،میخواری و باده گساری،قمار بازی و فسادهای دیگر در جامعه نباشد؛این چنین نیست؟خوب،این راجع به آزادی نوع اول که ملت با آزادی به معنای اینکه انسان ها آزاد باشند در هر فساد و تباهی مخالف اند؛
البته در این رابطه من تذکری می دهم به آقایان روحانیان، تذکری می دهم به جوان ها و غیر جوان ها و برادر ها و خواهران با غیرت دینی،تذکری می دهم به پاسداران عزیز و مأموران انتظامی،که حریمی که اسلام معین کرده رعایت کنید؛اگر شما بشنوید که یک کسی در خانه اش احیاناً دارد گناهی مرتکب می شود،آیا شما حق دارید از دیوار منزلش بروید بالا و ببینید که آیا مرتکب گناه می شود یا نه؟نه،اینجا را حق ندارید؛حدود اسلام را رعایت کنید،ببینید روش اسلام در اینجا مشخص است؛اسلام می گوید آن گناه مشهود را با مجازات و قدرت جلویش را بگیرید،اما گناهی که نامشهود است،گناهی که شاهد ندارد،گناهی که علانیه نیست،آن را اسلام می خواهد فقط جلویش را بگیرددقت بفرمایید!
اسلام ضد بی بند و باری است،اسلام ضد گناه است،اما در مورد با گناه و در اعمال مخالفش،با گناه و بی بند و باری روش دارد. تکیه اسلام در جلوگیری از فساد و بی بند وباری،تقویت ایمان،تهذیب اخلاق و بالا بردن میزان معنویت در انسان است.این تکیه ی اصلی اسلام است،چه در گناه علنی و چه در گناه علنی. اسلام می خواهد پلیس باطن،یعنی ایمان قلبی،بازدارنده ی من و شما از گناه و فساد باشد.اسلام می خواهد نظام اقتصادی و نظام اجتماعی،نظامی باشد که ریشه های گناه را بخشکاند؛ . . .
. . . ما با صراحت می گوییم در جمهوری اسلامی شرابخواری آزاد نیست،می گساری آزاد نیست، قماربازی آزاد نیست،ربا خواری آزاد نیست،ظلم و ستم و تجاوز آزاد نیست،دروغ و تهمت و افترا آزاد نیست. نظام جمهوری اسلامی با این گونه فسادها مقابله می کند.در درجه اول با به کار بردن شیوه های تربیتی و نهادهای اقتصادی،اجتماعی ضد گناه و در درجه دوم برای گناه ها و تخلفات مشهود با قدرت قانون و دستگاه قضایی؛این راجع به این بخش آزادی.))۱
۱-(سخنرانی ها و مصاحبه های آیت الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی،سرابندی،ج۲،صص۵۶۳-۵۶۵)
منبع