غیرت و عصبیّت
عصبیّت و
تعصّب به معناى جانبدارى از شخص یا جریان، مرام و اندیشه اى است که آدمى
به آن گرویده است. به آن جمعى که داراى سازمان و تشکیلات گروهى باشند و
دسته جمعى از یکدیگر طرفدارى کنند عصابه گویند.
طریحى در مجمع البحرین مى نویسد:
«التعصّب
من العصبیّة و هى الحاماة و المدافعة عمن یلزمک امره او تلزمه لغرض؛(13)
واژه تعصّب، برگرفته از عصبیّت است، و آن به معناى جانبدارى و دفاع از کسى
است که فرمان او بر تو لازم است یا طرفدارى از کسى است که او را به خاطر
هدفى برگزیده اى.»
عصبیّت، هم افق با حمیّت است و مانند آن به دو
گونه مثبت و منفى در خور تصویر است، زهرى مى گوید:از امام على بن
الحسین(ع) معناى عصبیّت را پرسیدم، فرمود:
«العصبیّة التى یأثم
علیها صاحبها ان یرى شرار قومه خیراً من خیار قوم آخرین و لیس من العصبیّة
ان یحبّ الرجل قومه و لکن العصبیّة ان یعین قومه على الظلم؛(14) تعصّب
ناپسندى که دارنده آن گناهکار به شمار مى رود آن است که: بدى خویشان خویش
را نیک بیند و آن بدى ها را بر نیکى دیگران ترجیح دهد، لکن دوست داشتن و
طرفدارى از خویشان امرى است پسندیده، آنچه مصداق عصبیّت منفى است آن است
که کسى قوم و قبیله اش را بر ستم و ستمگرى یارى رساند.»
درد دین
داشتن، در گسترش ارزش ها کوشیدن، جبهه حق را قدرت بخشیدن، ستمدیدگان را
یارى رساندن، از حق و حقیقت حمایت کردن، مصداق هاى روشن و گویایى از تعصّب
مثبت هستند که در کلام امام على(ع) به آن اشارت شده است:
«ان کنتم لامحالة متعصّبین فتعصّبوا نصرة الحق؛(15)اگر قرار است از خود تعصّب نشان بدهید، آن را در راستاى یارى حق، به کار گیرند.»
نیز مى فرماید:
«تعصّبوا
لخلال الحمد من الحفظ للجار و الوفاء بالذمام و الطاعة لبرّ و المعصیة
للکبر و تحلّوا بمکارم الخلال؛(16) براى خوبى هاى ستوده تعصّب بورزید که
عبارتند از: نگاهداشت حرمت همسایه، وفا کردن به پیمان ها، گسترش نیکى و
نیکوکارى و پرهیز از تکبر و خود را به این خصلت هاى ارزنده بیارایید.»
پاى بندى به ارزش ها
پاى
بندى به اصول شریعت و نگاهداشت مرزهاى حلال و حرام، حرمت در مسیر گسترش
ارزش ها و پیشگیرى از آلوده شدن فضاى جامعه به ناهنجارى ها و رفتارهاى
فسادانگیز و فتنه ساز، دفاع از دین، در افتادن با فتنه ها و شایعه ها و
شبهه ها، تعصّب روا و پسندیده است که با فرهنگ دین سازگارى دارد و عالمان
دینى آن را مورد ستایش و سفارش قرار داده اند.
ملا احمد نراقى مى نویسد:
عصبیّت
و آن عبارت است از سعى نمودن در حمایت خود یا چیزى که با خود نسبت دارد،
از دین و مال و قبیله و عشیره و اهل شهر، یا اهل صنعت خود و امثال اینها،
یا فعل و آن بر دو قسم است، زیرا آن را که حمایت مى کند و سعى در دفع بدى
از آن مى کند.
اگر چیزى است که حفظ و حمایت آن لازم است و در حمایت
کردن از حق تجاوز نمى کند و انصاف را از دست نمى دهد، این قسم ممدوح و
پسندیده و از صفات فاضله است و آن را غیرت گویند.
و اگر چیزى را که
حمایت مى کند، چیزى است که حمایت آن شرعاً خوب نیست، یا در حمایت از حق و
انصاف تجاوز مى کند و به باطل داخل مى شود، این قسم از عصبیّت مذموم است و
از رذایل صفات متعلقه به قوه غضبیه است.(17)
در این فراز چند نکته اساسى نهفته است:
1. عصبیّت، قلمرو گسترده اى دارد: قومى و قبیله اى، شهروندى، صنفى و دینى.
2. عصبیّت مثبت گاهى در گفتار انسان نمود پیدا مى کند و گاهى در رفتار خود را نشان مى دهد.
3. آنچه انسان نسبت به او تعصّب مى ورزد، باید ارزشمند و امرى مباح و روا باشد.
4. دفاع از آنچه پشتیبانى از آن لازم است، باید از چارچوب حق و انصاف خارج نشود.
5. از چیزى باید پشتیبانى کرد و نسبت به آن عصبیّت داشت که عقل و شرع آن را پسندیده باشند.
6. عصبیّت، باید همراه با بصیرت باشد وگرنه مشکل ساز و خطرآفرین مى گردد.
بدین
سان، روشن شد که:حمیّت، عصبیّت و غیرت اگر درست و بجا به کار رود پیامدهاى
سازنده و سودمندى در جامعه دینى به دنبال خواهد داشت.
13. مجمع البحرین، واژه عصب.
14. اصول کافى، ج 2، ص 308.
15. غررالحکم، ج 3، ص 20.
16. نهج البلاغه، خطبه 192.
17. معراج السعادة، ص 215.
ادامه در پاسخ بعدی