در میان اقوام و ملل مختلف، رسم است كه كارهاى مهم و با ارزش را به نام بزرگى از بزرگان خویش كه مورد احترام و علاقهى آنهاست، شروع مىكنند تا آن كار میمون و مبارك گردد و به انجام رسد. البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمل مىكنند. گاهى به نام بتها وطاغوتها وگاهى با نام خدا و به دست اولیاى خدا، كار را شروع مىكنند. چنانكه در جنگ خندق، اوّلین كلنگ را رسول خدا صلى الله علیه وآله بر زمین زد. (6)
«بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» سر آغاز كتاب الهى است. «بسماللَّه» نه تنها در ابتداى قرآن، بلكه در آغاز تمام كتابهاى آسمانى بوده است. در سر لوحهى كار و عمل همهى انبیا «بسماللَّه» قرار داشت. وقتى كشتى حضرت نوح در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح علیه السلام به یاران خود گفت: سوار شوید كه «بسماللَّه مجریها و مرسیها» (7) یعنى حركت و توقّف این كشتى با نام خداست. حضرت سلیمان علیه السلام نیز وقتى ملكه سبا را به ایمان فراخواند، دعوتنامه خود را با جملهى «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» (8) آغاز نمود.
حضرت على علیه السلام فرمود: «بسماللَّه»، مایه بركت كارها و ترك آن موجب نافرجامى است. همچنین آن حضرت به شخصى كه جملهى «بسماللَّه» را مىنوشت، فرمود: «جَوِّدها» آنرا نیكو بنویس. (9)
بر زبان آوردن «بسماللَّه» در شروع هر كارى سفارش شده است؛ در خوردن و خوابیدن ونوشتن، سوارشدن بر مركب ومسافرت وبسیارى كارهاى دیگر. حتّى اگر حیوانى بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و این رمز آن است كه خوراك انسانهاى هدفدار و موحّد نیز باید جهت الهى داشته باشد.
در حدیث مىخوانیم: «بسماللَّه» را فراموش نكن، حتّى در نوشتن یك بیت شعر. و روایاتى در پاداش كسى كه اوّلین بار «بسماللَّه» را به كودك یاد بدهد، وارد شده است. (10)
سؤال: چرا در شروع هر كارى «بسماللَّه» سفارش شده است؟
پاسخ: «بسماللَّه» آرم ونشانهى مسلمانى است وباید همه كارهاى او رنگ الهى داشته باشد. همانگونه كه محصولات و كالاهاى ساخت یك كارخانه، آرم و علامت آن كارخانه را دارد؛ خواه به صورت جزیى باشد یا كلّى. مثلاً یك كارخانه چینى سازى، علامت خود را روى تمام ظروف مى زند، خواه ظرفهاى بزرگ باشد یا ظرفهاى كوچك. یا اینكه پرچم هر كشورى هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگانهاى آن كشور است و هم بر فراز كشتىهاى آن كشور در دریاها، و هم بر روى میز ادارى كارمندان.
سؤال: آیا «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» آیهاى مستقل است؟
پاسخ: به اعتقاد اهلبیت رسول اللّه علیهم السلام كه صد سال سابقه بر سایر رهبران فقهى مذاهب دارند و در راه خدا به شهادت رسیده و در قرآن نیز عصمت و پاكى آنها به صراحت بیان شده است، آیه «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» آیهاى مستقل و جزء قرآن است. فخر رازى در تفسیر خویش شانزده دلیل آورده كه «بسماللَّه» جزء سوره است. آلوسى نیز همین اعتقاد را دارد. در مسند احمد نیز «بسماللَّه» جزء سوره شمرده شده است. (11) برخى از افراد كه بسماللَّه را جزء سوره ندانسته و یا در نماز آن را ترك كردهاند، مورد اعتراض واقع شدها ند. در مستدرك حاكم آمده است: روزى معاویه در نماز بسماللَّه نگفت، مردم به او اعتراض نمودند كه «أسرقت أم نَیستَ»، آیه را دزدیدى یا فراموش كردى؟! (12)
امامان معصوم علیهم السلام اصرار داشتند كه در نماز، بسماللَّه را بلند بگویند. امام باقر علیه السلام در مورد كسانى كه «بسماللَّه» را در نماز نمىخواندند و یا جزء سوره نمىشمردند، مىفرمود: «سَرقوا اكرم آیة» (13) بهترین آیه قرآن را به سرقت بردند. در سنن بیهقى در ضمن حدیثى آمده است: چرا بعضى »بسماللَّه« را جزء سوره قرار ندادهاند! (14)
شهید مطهّرى قدس سره در تفسیر سوره حمد، ابن عباس، عاصم، كسایى، ابنعمر، ابنزبیر، عطاء، طاووس، فخررازى وسیوطى را از جمله كسانى معرّفى مىكند كه بسم اللَّه را جزء سوره مىدانستند.
در تفسیر قرطبى از امام صادق علیه السلام نقل شده است: «بسماللَّه» تاج سورههاست. تنها در آغاز سوره برائت (سوره توبه) بسماللَّه نیامده و این به فرموده حضرت على علیه السلام به خاطر آن است كه «بسماللَّه» كلمه امان و رحمت است، واعلام برائت از كفّار و مشركین، با اظهار محبّت ورحمت سازگار نیست. (15)
سیماى «بسم اللّه»
1- «بسماللَّه» نشانگر رنگ وصبغهى الهى وبیانگر جهتگیرى توحیدى ماست. (16)
2- «بسماللَّه» رمز توحید است وذكر نام دیگران به جاى آن رمز كفر، و قرین كردن نام خدا بانام دیگران، نشانهى شرك. نه در كنار نام خدا، نام دیگرى را ببریم ونه به جاى نام او. (17)
3- «بسماللَّه» رمز بقا ودوام است. زیرا هرچه رنگ خدایى نداشته باشد، فانى است. (18)
4- «بسماللَّه» رمز عشق به خدا وتوكّل به اوست. به كسى كه رحمن و رحیم است عشق مىورزیم و كارمان را با توكّل به او آغاز مىكنیم، كه بردن نام او سبب جلب رحمت است.
5 - «بسماللَّه» رمز خروج از تكبّر و اظهار عجز به درگاه الهى است.
6- «بسماللَّه» گام اوّل در مسیر بندگى و عبودیّت است.
7- «بسماللَّه» مایهى فرار شیطان است. كسى كه خدا را همراه داشت، شیطان در او مؤثّر نمىافتد.
8 - «بسماللَّه» عامل قداست یافتن كارها و بیمه كردن آنهاست.
9- «بسماللَّه» ذكر خداست، یعنى كه خدایا من تو را فراموش نكردهام.
10- «بسماللَّه» بیانگر انگیزه ماست، یعنى خدایا هدفم تو هستى نه مردم، نه طاغوتها ونه جلوهها و نه هوسها.
11- امام رضا علیه السلام فرمود: «بسماللَّه» به اسم اعظم الهى، از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیكتر است. (19)
پیام ها
«بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» در آغاز سوره، رمز آن است كه مطالب سوره، از مبدأ حقّ و مظهر رحمت نازل شده است.
2- «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» در آغاز كتاب، یعنى هدایت تنها با استعانت از او محقّق مىشود. (20)
3- «بسماللَّه» كلامى كه سخن خدا با مردم وسخن مردم با خدا، با آن شروع مىشود.
4- رحمت الهى همچون ذات او ابدى و همیشگى است. «اللَّه الرّحمن الرّحیم»
5 - بیان رحمت الهى در قالبهاى گوناگون، نشانهى اصرار بر رحمت است. (هم قالب «رحمن»، هم قالب «رحیم») «الرّحمن الرّحیم»
6- شاید آوردن كلمه رحمن و رحیم در آغاز كتاب، نشانه این باشد كه قرآن جلوهاى از رحمت الهى است، همانگونه كه اصل آفرینش و بعثت جلوه لطف ورحمت اوست. «الرّحمن الرّحیم»
توضیح
سیماى سوره حمد
سورهى حمد كه نام دیگرش «فاتحة الكتاب» است، هفت آیه دارد (1) وتنها سورهاى است كه بر هر مسلمانى واجب است حدّاقل روزانه ده بار آن را در نمازهاى شبانه روزى بخواند وگرنه نماز او باطل است. «لاصلاة الاّ بفاتحة الكتاب» (2)
بنا به روایت جابربن عبداللّه انصارى از رسول اكرم صلى الله علیه وآله: این سوره بهترین سورههاى قرآن است. و به نقل ابن عباس؛ سورهى حمد اساس قرآن است. در حدیث نیز آمده است: اگر هفتاد مرتبه این سوره را بر مرده خواندید و زنده شد، تعجّب نكنید. (3)
از نامگذارى این سوره به «فاتحة الكتاب»، معلوم مىشود كه تمام آیات قرآن در زمان رسول خدا صلى الله علیه وآله جمع آورى شده و به صورت كتاب در آمده است و به امر ایشان این سوره در آغاز و شروع كتاب )قرآن) قرار گرفته است.
همچنین در حدیث ثقلین مىخوانیم كه پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: «انّى تارك فیكم الثقلَین كتاب اللَّه و عترتى» (4) من دو چیز گرانبها در میان شما مىگذارم، كتاب خدا و خاندانم. از این حدیث نیز معلوم مىشود كه آیات الهى در زمان پیامبر صلى الله علیه وآ له به صورت «كتاب اللّه» جمع آورى شده و به همین نام در میان مسلمانان معروف و مشهور بوده است.
آیات سورهى مباركه فاتحه، اشاراتى در بارهى خداوند و صفات او، مسأله معاد، شناخت و درخواست رهروى در راه حقّ و قبول حاكمیت و ربوبیّت خداوند دارد. همچنین به ادامهى راه اولیاى خدا، ابراز علاقه واز گمراهان و غضبشدگان اعلام بیزارى و انزجار شده است.
سورهى حمد - همانند خود قرآن - مایهى شفاست، هم شفاى دردهاى جسمانى و هم شفاى بیمارىهاى روحى. (5)
درسهاى تربیتى سورهى حمد
قبل از تفسسیر سوره حمد سیمایى از درسهاى این سوره را ترسیم نموده و در صفحات بعد به شرح آن مىپردازیم؛
1- انسان در تلاوت سورهى حمد با «بسماللَّه» از غیر خدا قطع امید مىكند.
2- با «ربّ العالمین» و «مالك یوم الدین» احساس مىكند كه مربوب و مملوك است و خودخواهى و غرور را كنار مىگذارد.
3- با كلمه «عالمین» میان خود و تمام هستى ارتباط برقرار مىكند.
4- با «الرّحمن الرّحیم» خود را در سایه لطف او مىداند.
5 - با «مالك یوم الدین» غفلتش از آینده زدوده مىشود.
6- با گفتن «ایّاك نعبد» ریا و شهرت طلبى را زایل مىكند.
7- با «ایّاك نستعین» از ابرقدرتها نمىهراسد.
8 - از «انعمت» مىفهمد كه نعمتها به دست اوست.
9- با «اهدنا» رهسپارى در راه حقّ و طریق مستقیم را درخواست مىكند.
10- در «صراط الّذین انعمت علیهم» همبستگى خود را با پیروان حقّ اعلام مىكند.
11- با «غیر المغضوب علیهم» و «لا الضّالّین» بیزارى و برائت از باطل و اهل باطل را ابراز مىدارد.