تبیان، دستیار زندگی

ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم

ای كاش كه من خاك سر راه تو باشم

سلام

بجا دیدم كه یه تاپیكی ایجاد كنم تا در اون به سوالات كاربران عزیز پاسخ بدم و مهمتر از اون روشنتر كردن مباحثی كه به نظرم نیازمند توضیح و بحث بیشتری است ... و البته حرفهایی كه با توجه به سمت و سوی حركت برنامه های انجمن باید زده بشه.

به نام تو که تنها تویی که می دانی درون سینه ها چه می گذرد

سلام دوستای خوب و عزیزم

جناب میکروی عزیز،اولاً که خیلی خوشحالم که روز به روز شاهد پیشرفت شما و انجمن هستم.از اینکه دارین بین "مدیر" بودن و "مسئول" بودن تعامل خوبی برقرار میکنین،ازتون ممنونم و بازم ممنونم که این کمترین رو مورد لطف خودتو قرار دادین.اما طبق فرمایش مولامون می خوام حقی دوستی رو در مورد شما و سایر دوستان،با یادآوری مطالبی که به نظرم مفید میرسه،ادا کنم.ان شاءالله

............

شما میگید فعالیت میكرو كمه اما من اصلن قبول ندارم...چون آمار كنار انجمن نشون دهنده‌ی این مطلب نیستش...و تقریبا همه این مطالب جنبه مدیریتی دارند و كمتر دنبال مطلب گذاشتن تو انجمن هستم...

...............

دوست خوبم،بنده هم عرض نکردم فعالیت شما کمه.بلکه صحبت من این بود که فعالیت و شرکت شما توی بحثهای تخصصی کمه.شما خیلی به گذاشتن قرارهای عاشقی و یا عهدنامه های دسته جمعی با امام زمان اعتقاد دارین و خیلی از مطالب ثبت شده شما هم در همین مورده.این حس قشنگتون رو مسلماً همه دوستان و از جمله بنده تحسین می کنیم.اما مگه حرف امام زمان ما چیه؟ چه چیزی رو ما هر روز یا هر هفته با این امام حاضرمون،عهد می بندیم؟! مگه پیام امام زمان به ما جز تفکر در قرآن و شناخت سیره و طرز فکر ائمه و الگوبرداری از اونها چیز دیگه ای هم هست؟! من نمیگم اینجور فعالیتها باید کم بشه،نه به هیچ وجه؛اما حرف من اینه که اگه همزبونی می کنیم،باید همدلیمون رو هم نشون بدیم.اگه تو این تاپیکها شرکت میکنم یا اونا رو ایجاد و مدیریت میکنیم،باید خودمون هم توی اونها شرکت کنیم.چون هدف اصلی ما شرکت توی بحثهای معرفتی و شناختیه و در حقیقت رسیدن به درک درستی از خودمون و حقایقه،و این مدیریت و مسئولیتها فقط وسیله و زمینه ساز برآورده شدن این هدف اصلی و ارزشمند می تونن باشن،نه اینکه خودشون به هدف اصلی تبدیل بشن.

اینا رو به این خاطر عرض میکنم که همه دوستان می دونن شما اطلاعات خیلی خوبی دارین،واقعاً حیف نیست ما رو از شنیدن و دریافت اطلاعات خوبتون محروم میکنین؟!!! اگه امام زمانت بهت بگه جناب میکرو یه دوستی یه بحثی رو در شناخت ما شروع کرده و به خاطر عدم حضور شما به عنوان فرد با اطلاعات تو این زمینه،بحثش به خطا رفته و یا اصلاً به علت بی توجهی شمای مسئول انجمن (به صورت عملی و نه زبانی،هر چند کم اما مداوم) از ادامه بحث دلسرد شده،چه جوابی می خواین بهش بدین؟

در ضمن دوست خوبم،اگه مدیرای دیگه ضعیفن که شما نباید اونا رو الگوی خودتون قرار بدین.البته که مدیران(بهتره حال بگم مسئولان) خوب و وظیفه شناسی مثل شما کمتر پیدا میشن و به همین خاطر هم دغدغه همه ما بهترشدن انجمنه،چون می دونیم پتانسیل شما و دوستان خیلی بیشتر از این حرفاست.

جناب میکروی عزیز،باور کنین همه بچه ها از جمله خود من،شما رو قلباً دوست دارن و به همین خاطر این قدر نسبت به نوع فعالیت شما حساسن.پس این صحبتها رو صحبتهای اعضای یه خانواده گرم و صمیمی با هم تلقی کنین و اگه به نظرتون درست بودن انجامشون بدین(البته آخر حرفاتون این زمزمه خیلی خیلی قشنگ به گوش میرسه که هممون رو امیدوار میکنه)

در ضمن یه سؤال از همه دوستای گلم:

چرا توی بحثهای مهم "انجمن معارف" این قدر حضور بچه های قرآن و عترت کمه؟!!!!!!!

اصلاً معنی "معارف" چیه؟!!!!!!!!!

مگه هدف قرآن و عترت جز شناختن و معرفته؟!!!!!!!

دوستای گلم،اگه ما اینجا با این محیط و زمینه مساعد و با این همه فکرهای مشتاق،به این مسائل نپردازیم،کجا می تونیم همچین موقعیتی گیر بیاریم؟!!! کجا می تونیم در این حد وسیع و با این همه مخاطب از سرتاسر ایران،روی بقیه تأثیر مثبت بذاریم یا تأثیر مثبت بپذیریم؟!!!!!!!

البته در کنار همه این مسائل نباید فراموش کنیم،مسئله مدیریت زمان و برنامه ریزی رو که چطور فعالیتهامون رو اولویت بندی و تنظیم کنیم که به همه این کارای قشنگ و البته لازم و ضروری برسیم.

دوستای خوبم،خصوصاً جناب میکروی عزیز باید خدمتتون عرض کنم،همه حرفای من مخاطب اولشون خودم هستم و باید سعی کنم و سعی کنیم هر چه بیشتر و بهتر به اونها توجه کنیم و به امید خدا بهشون عمل کنیم.

......................................

سلام علیكم

به نام تنها دلیل زندگی

سلام دوستای خوب و عزیزم

جناب میکروی عزیز،ممنونم از لطفتون و همچنین از احساس مسئولیتی که به خرج می دین و این قدر به فکر اعتلای انجمن هستین.خدا قوت!

اما باز هم به علت اینکه شما رو دوست خودم می دونم،نکاتی به نظرم رسید که گفتم تو جمع خونوادگی خودمون مطرحشون کنم،ان شاءالله که مفید باشن.

...................................

حرفتون رو قبول دارم كه من تو بحثهای تخصصی شركت نمیكنم اما دلیلش این نیست كه با این جور بحثها مخالفم و یا دوست ندارم............

................................

جناب میکروی عزیز،بنده هم هیچ وقت چنین چیزی عرض نکردم و نخواهم کرد؛اگه شما به این مباحث علاقه نداشتین که الان اینجا نبودین و این همه وقت پرارزشتون رو صرف این انجمن نمی کردین.خب مسلمه که دغدغه هم شما و هم سایر دوستان عزیز رسیدن به معرفت و شناخت حقایق و صدالبته هدف اصلی این معرفت هم عمل به اونهاست.این مطلب رو خود بنده بارها و بارها توی بحثهایی که شرکت کردم عنوان کردم و دوستان هم همین موضوع رو همیشه یادآوری کردن.به همین جهت توی بحث نهج البلاغه سعی کردیم از لابلای حکمتها الگوهای امروزی پیدا کنیم و بیشتر مباحث کاربردی رو مطرح کنیم تا مباحث صرفاً اخلاقی که به لطف خدا هم نتیجه خوبی گرفتیم.

................................

ولی می‌خوام بگم دستیابی به این معرفت و شناخت راه های زیادی داره كه هر كس یه طریقی را می‌پسنده...یكی حوصله نداره كه همش پشت كامپیوتر بشینه و مطلب بخونه ...یكی چشمهاش درد میگیره...یكی سخنرانی زنده را می‌پسنده...یكی كتاب خوندن را دوست داره...یكی گوش كردن به سی دی های آموزشی را قبول داره...خوب من هم می‌خوام بگم مطالعه پشت كامپیوتر را دوست ندارم...صد البته اگه كسانی شركت در این جور مباحث نداشته باشند دلیل بر مخالفت نیست!!!

......................................

جناب میکروی عزیز،مسلماً راه های زیادی برای شناخت حقیقت وجود داره،اما اینجا(انجمنهای تبیان) محیط مساعدتری نسبت به خیلی جاهای دیگه داره،به علت گستردگی و آمار بالای مخاطب در سرتاسر ایران. به همین دلیل فعالیت ما تو همچین محیط هایی خیلی می تونه تأثیر گذار باشه و البته خود ما هم می تونیم از این طریق استفاده های مفیدی از حضور دوستان دیگه ببریم.ببینید شما تعداد زیادی مطلب خصوصاً تو این انجمن ثبت کردین،مسلماً بدون مطالعه مطالب دوستان و پیگیری بحثهای اونها نمی تونستین به مطالب اونها پاسخ بدین(پس مطالعه پشت کامپوتر هست).حرف من و سایر دوستان اینه که یه تعادلی بین اینها برقرار کنین.یعنی وقتی رو(هر چند اندک،اما مداوم) به شرکت توی بحثهای تخصصی اختصاص بدین.این طوری بهتر میتونین بحث ها رو هدایت کنین و البته دوستاتون رو هم خوشحال میکنین.

ادامه در پست بعد...

...ادامه پست قبلی

در مورد دلسرد شدن باید بگم خوشحالم که شما هم همین نظر رو دارین و بنده هم موافقم که دوستان نباید به بهونه اینکه دوستان یا مدیر انجمن تو بحثشون شرکت نمیکنن،فعالیتشون رو کم کنن یا کنار بذارن. و البته اینکه فایده اول مباحث به خودمون می رسه.این مطلب رو تو همین انجمن بارها عرض کردم که نمونش توی تاپیک "درد و دل با قرآن و عترتی ها" بود که برای یادآوری یه بار دیگه در ادامه قرارش می دم:

...............................

اما دوست خوبم امیدوارم سر نزدن دوستان و کم لطفی اونها نسبت به تاپیکهای ضروری مثل"خدا منتظره" شما باعث دلسردی شما و کاهش فعالیت مفیدتون نشه.البته امیدوارم و مطمئنم همه ما  از این به بعد نه صرفاً فقط به خاطر خود شما بلکه به خاطر پیشرفت و تعالی خودمون و البته بر حسب وظیفه توی چنین بحثهایی شرکت فعالتر و مسئولانه تر خواهیم داشت.اما یه حکمت امام علی هست که می تونه توی هر شرایطی همه ما رو امیدوار نگه داره،گوش کنیم:

حکمت 204:بى‏توجّهى به سپاسگذارى مردم

ناسپاسى مردم تو را از کار نیکو باز ندارد، زیرا هستند کسانى، بى آن که از تو سودى برند تو را مى‏ستایند، چه بسا ستایش اندک آنان براى تو، سودمندتر از ناسپاسى ناسپاسان باشد. (و خداوند نیکوکاران را دوست دارد)

............................

اما دوست خوبم،همون طور که می دونین همیشه حرفای ائمه دو طرفه است؛از یه طرف به ما میگن اگه دیگران حمایتت نکردن،نباید دلسرد بشی و از طرف دیگه بهمون میگن اگه دوستت نیاز به کمک داشت،وظیفه توست که بهش کمک کنی و در حد امکان حمایتش کنی.یا مثلاً از یه طرف میگن اگه نیازمند مالی شدی حق نداری گدایی کنی،اما از طرف دیگه میگن اگه نیازمندی دیدین باید بهش کمک کنین.یعنی همیشه مسئولیتها و وظایف متوجه دو طرفه و با رعایت نکردن از طرف یکی،مسئولیت از دیگری سلب نمیشه.

........

به نظر من ما الان در كشوری زندگی میكنیم كه همه یه شناخت نسبی از معارف اسلامی دارند اما مشكل اونجاست كه عمل به اون خیلی كم شده...شما غیر ممكنه برید از یكی بپرسید كه آیا اخلاق خوب رو قبول دارید یا نه ... آیا احترام به پدر و مادر رو قبول دارید یا نه؟... آیا نگاه به نامحرم گناهه یا نه؟...و هزار تا چیز دیگه كه همه جواب این سوالها رو میدونند ولیییییی

می‌خوام بگم كو عمل؟؟؟؟؟ این برنامه ها یعنی ختم قرآن و دعا و ...همش بخاطر كمك گرفتن از خداست برای بكار گیری این معارفی كه از ائمه كسب كردیم در زندگی روزمره.هدف نهایی كسب معارف نیست...بلكه مرحله اول معرفته و هدف نهایی بكار گیری این معارف عملی در زندگی هست.(یعنی انجام واجبات و ترك محرمات)

حقیقت بر همه روشنه...حتی بر یزید و معاویه هم روشن بود...هیچ كسی نمیتونه اون دنیا بیاد بگه چون من نمیدونستم اون گناه رو كردم...امامان و پیامبران حجت را بر انسانها تمام كردند...الان هم با داشتن قرآن و احادیث ائمه و وجود نازنین امام زمان (عج) حجت بر ما تمام شده است همه میدونند كه حق چیه؟همه میدونند كه گناه چیه؟همه میدونند كه نباید گناه كرد اما بلاخره شیطون هم وظیفه ای داره و نمیشه كه همه خوب باشند

........

جناب میکروی عزیز،اتفاقاً مشکل اصلی همینجاست که ما فکر میکنیم جامعه ما نسبت به معارف شناخت داره.در صورتی که اگه شناختی هم باشه یه شناخت سطحی و در بیشتر مواقع همراه با انحرافه که خب علل مختلفی داره که میشه به تبلیغات و تهاجم فرهنگی و ایجاد شبهات در اسلام اشاره کرد؛مثلاً توی تاپیک "چرا اسلام" انجمن معارف خیلی از بحثهایی که میشه رو خود من به شخصه دیدم که بعضی اطرافیان و افرادی که باهاشون برخورد دارم به عنوان شبهه و بهونه انجام ندادن تکالیف دینیشون مطرح میکنن.اینجا وظیفه ما چیه؟ آیا این عمل به دستور صریح اسلام نیست که ما باید با شناخت هر چه بهتر دینمون هم ایمان خودمون رو افزایش بدیم و هم جواب این شبهات رو بدونیم تا شاید کسانی رو به اسلام  متمایل کنیم.درسته اینا یه مشت حرف و صحبته اما همینها خودش میشه عمل به دستور دینی.همین جواب دادن به سؤال کسایی که شاید ما بتونیم کمکشون کنیم خودش یه تکلیف دینیه.مسلماً همه فعالیت ما اینجا نیست،اما می تونیم از بعضی فعالیتهای کم اهمیت ترمون تو همین محیط کم کنیم و اولویت رو به شرکت تو این بحث ها بدیم.خواهش می کنم همه دوستان به این موضوع دقت کنن!

ادامه در پست بعد...

...ادامه پست قبلی

اون حقیقتی هم که فرمودین همه حتی یزید و معاویه می دونن،حقیقت اولیه و در حقیقت ندای فطرت حق گرای انسانهاست.اما این تازه اول راهه و فقط مسیر اصلی رو مشخص می کنه.باقی مسیر رو باید با کمک گرفتن از ائمه و همت خودمون طی کنیم و به شناخت و انتهای جاده ای که فطرت مشخص میکنه برسیم.خدا به این خاطر تو قیامت کافرا رو مجازات میکنه که راه رو به اونها معرفی کرده بود،اما اونها از راه دیگه ای رفتن.و البته که قرآن و ائمه حجت رو بر ما تموم کردن،مثل اینکه ما کتاب کامل قرآن رو داریم و با نازل شدن اون خدا حجت رو بر ما تموم کرده،اما حرف ما این نیست،حرف ما اینه که ما چقدر این حجت رو،این رفتار و طرز فکر ائمه رو می شناسیم و چقدر تو زندگی امروزمون اونا رو به کار می بریم.

بله ممکنه همه ما بگیم احترام به پدر و مادر یا اخلاق خوب داشتن خوبه،اما اشکال اینجاست که ما الگوی امروزی اخلاق خوب یا احترام به پدر و مادر رو به درستی نمیشناسیم.اشکال اینه که ما می دونیم گناه بده،اما گناه رو نمیشناسیم،و اگر کسی هم گناه رو بشناسه معمولاً حکمت اون رو نمیدونه و آدم چیز بدون دلیل رو معمولاً به راحتی از کنارش رد میشه(البته مسلماً علت و حکمت همه چیز رو نمیشه فهمید،اما تا حدی که ائمه به ما یاد میدن باید دنبال شناخت علتها هم باشیم تا ایمانمون قوی تر بشه و محکمتر در مقابل هوای نفسمون مقاومت کنیم).

ما قرآن میخونیم،مراسم دعا برکزار میکنیم،اما معمولاً به همین رو خوانی قناعت میکنیم.اما اگه کسی به ما بگه بیاین در مورد قرآن فکر کنیم و اونو با امروزمون تطبیق بدیم،کمتر باهاش همکاری میکنیم.بازم یادآوری میکنم همه فعالیت ما اینجا نیست،اما می تونیم با اولویت دادن به این بحثها اگه وقتی رو توی انجمنها صرف میکنیم،وقت عادلانه ای رو هم به این بحثها اختصاص بدیم.یه نکته دیگه هم عرض کنم که صرف دنبال کردن مباحث چندان سودی برای ما نداره،چون وقتی مطلبی برامون مفیده و میتونیم استفاده کاربردی ازش بکنبم که باهاش درگیر بشیم،بهش فکر بکنیم و درباره تفکرات خودمون با دیگران بحث و تبادل نظر کنیم.

حکمت 173:ارزش مشورت‏ها

آن کس که از افکار و آراء گوناگون استقبال کند، صحیح را از خطا خوب شناسد.

..........

من اعتقاد دارم اگه ما به معارف عمل نمیکنیم،مسلماً و صد در صد به این علته که خوب و عمیق اونا رو نشناختیم.چون اگه ما مثلاً گناه رو در حد سقوط از یک دره بشناسیم(یا به این حد نزدیک بشیم)،مسلماً و بدون شک اون رو انجام نمیدیم.پس بازم میگم که شناختها اگه حقیقی و الگوها اگه امروزی باشن،صد در صد به عمل منتهی میشن!

................................

در آخر بگم كی گفته این انجمن مدیر داره...اینها همش حرفند ...اینجا رو كس دیگه ای می‌چرخونه.اگه بعضی وقتها میگم مدیر و این چیزها همش بخاطر خواستن دوستان هست كه یه موقع فكر دیگه‌ای نكنند وگرنه بگم من هیچ احساس مدیر بودن ندارم

................................

اولاً که نباید از حق گذشت و بنده و مطمئناً سایر دوستان به صراحت میگیم که شما نسبت به اکثر مدیرای انجمنها فعالیت بیشتر و مفیدتری دارین.به خاطر همین هم هست که ما این قدر با شما راحتیم و چون شما رو دوست خودمون می دونیم و تواناییهای شما رو دیدیم،دوست داریم انجمن با فعالیت متعادل تر شما و البته همه ما به سمت جلو حرکت کنه.در مورد مدیریت و فرقش با مسئولیت بنده قبلاً توی انجمن عمومی نظرم رو ارائه کردم و خوشحالم که شما بیشتر احساس مسئولیت میکنین،نه احساس مدیریت.

امیدوارم با حضور مؤثر،مسئولانه و هدفمند همه دوستان عزیز نه تنها در این انجمن،بلکه در تمام انجمنها و تمامی فعالیتها،بتونیم از فرصتی که در اختیار داریم در جهت اعتلای خودمون و دیگران گامهای بلندی برداریم.

ان شاءالله

............................................

سلام

اول یه سوال از سركار یلدا عشق عزیز:

منظورتون رو از اون چند تا نقطه نفهمیدم البته حتما دوست نداشتید كه بفهمم بخاطر این هم نقطه گذاشتید پس سوالم بی مورده

دوم هم یه سوال از برادر محقق و عالممون جناب آقای نظری عزیز:

دوست دارم ایمیلتون را داشته باشم.(البته این هم مثل اینكه سوال نشد هه هه هه)

یا علی

به نام تو که تنها تویی که می دانی درون سینه ها چه می گذرد

سلام دوستای خوب و عزیزم

جناب میکرو اولاً که لطف دارین.اگه عالم بودن و متخصص بودن به فکر کردنه،فکر کنم همه دوستان از بنده عالم تر و متخصص ترن.در ضمن تنها چیزی که من بهش علم دارم و حقیقتی که دربارش تحقیق کردم اینه که در مقابل معارفی که باید کسب کنم،علمی ندارم.

اما هیچ وقت نا امید نیمشم و نباید بشیم و همیشه باید به دنبال حقیقت بگردیم.چرا که حقیقت جز جستجوی حقیقت نیست.

....................................

دوستان،در پناه دوست مشترکمان موفق باشیم

امروز برای شهدا وقت نداریم // از عشق مگو قصه كه ما وقت نداریم با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است// از بهر ملاقات خدا وقت نداریم در كوفه تن غیرتمان گوشه نشین است// بهر سفر كرب و بلا وقت نداریم هر چند كه خوب است شهیدانه بمیریم// زیبا ست ولی حیف كه ما وقت نداریم