تبیان، دستیار زندگی
ش فوتبال ( قسمت دوم ) سازمان های ملی فوتبال در كشورها در قاره آفریقا، اولین سازمان ملی فوتبال در كشور آفریقای جنوبی تاسیس شد. ولی مصر جزو اولین كشورهایی بود كه مسابقه بین المللی برگزار كرد. در تاریخ 1924، سه سال پس از تشكیل س...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تاریخچه مختصر پیدایش ورزش فوتبال ( قسمت دوم )

سازمان های ملی فوتبال در كشورها

در قاره آفریقا، اولین سازمان ملی فوتبال در كشور آفریقای جنوبی تاسیس شد. ولی مصر جزو اولین كشورهایی بود كه مسابقه بین المللی برگزار كرد. در تاریخ 1924، سه سال پس از تشكیل سازمان ملی فوتبال، مصر در بازیهای المپیك پاریس توانست مجارستان را شكست دهد.

مسابقات بین المللی فوتبال اروپا كه فقط میان انگلستان و اسكاتلند و از سال 1872 انجام می شد، در اولین سال قرن بیستم مورد استقبال سایر كشورهای اروپایی قرار گرفت . با این وجود فدراسیون بین المللی فوتبال( فیفا) در سال 1904 توسط گروهی از سرشناسان فوتبال در پاریش تشكیل و به ثبت رسید.

20 روز قبل از تشكل رسمی فیفا فرانسه اولین مسابقه بین المللی خود را انجام داد. در این دیدارها هفت كشور تیم ملی خود را به بازی ها فرستادند در حالی كه دارای سازمان ملی نبودند و كشورهای اسپانیا و دانمارك از فرستادن تیم ملی خودداری كردند. فیفا رفته رفته رشد كرد تا آنكه در سال 1938 دارای 51 عضو ملی شد و در سال 1950 این تعداد به 73 عضو و در سال 1982 تعداد آن به 146 كشور رسید.

سازمان كلی فلسفه ورزشی

هر كشور بر اساس طبیعت، آب و هوا، محیط جغرافیایی و فطرت مردم آن سرزمین دارای فلسفه خاص ورزشی خود می باشد. چون نداشتن فلسفه ورزشی در هر كشور نمی تواند پایه و اساس درستی برای ورزشی آن كشور باشد.

مثلاً در اروپا فلسفه ورزشی مردم شباهت زیادی به فلسفه ورزشی رم و یونان باستان دارد. و یا كشور خودمان ایران سوابق طولانی تری نسبت به رم و یونان در ورزش دارد. بطوری كه طبق مستندات تاریخی دو هزار و پانصد سال سابقه فلسفی در ورزش دارد، تا آنجا كه ضرب المثل پر مغز و بیاد ماندنی گواهی می دهد: عقل سالم در بدن سالم است، فلسفه ورزشی ایرانیان بوده است.

در نوشته های " شیلر"  و " گوته"  نویسندگان بزرگ آلمان ، سه جمله ذیل را می توان در فلسفه ورزشی بسیار موثر دانست:

1- هر انسانی دوست دارد بازی كند وبازی كردن جزئی از زندگی انسان می باشد.

به عنوان مثال: كودك دوست دارد با انگشت دست خود بازی كند. شما حتی در سن كهولت علاقه مند به ورزش هستید حتی اگر از نوع سبك آن را انتخاب كنید. بنابراین بازی كردن ( ورزش) جزئی از رشد انسان است و اگر انسان ورزش نكند رشد سالم و صحیح نخواهد داشت.

2- هر كس مطابق با شعور و ذهن خود بازی خاصی را انتخاب می كند. مثلاً، بعضی ها بازی گروهی توام با خشونت را دوست دارند. پس به فوتبال، یا بسكتبال، یا هندبال، ویا راگبی روی می آورند. و بعضی ها برخورد بدنی را دوست ندارند پس به ورزش هایی چون والیبال، تنیس و یا بدمینتون و... می پردازند. و عده ای به ورزش های انفرادی مانند: دو میدانی، ژیمناستیك، شنا و وزنه برداری علاقه دارند.

3- هر كس شخصیت خود را در جریان بازی نشان می دهد. بهمین دلیل، مربیان می بایست علاوه بر شناخت روان شناسی، رفتار بازیكنان را مورد دقت و مطالعه قرار داده تا انعكاسی از شخصیت فردی بازیكن را در زندگی بدست آوردند.

مثلاً بعضی از بازیكنان در زمین تمرین و مسابقه مرتب حرف می زنند. اینگونه افراد دركلاس درس هم بی دلیل صحبت خواهند كرد. یا در بازی و مسابقه با داور، در اداره با رئیس و سرپرست نیز حالت پرخاش و اعتراض گونه دارند. بنابراین مربیان در اثر شناخت مرا حل علمی و تجربی انسانها در ورزش، می توانند اثرات بسیاری موثری در رشد زندگی آینده جوانان

و نوجوانان ترسیم نمایند.

2- سیاست های شناخته شده ورزشی در جهان

اصولاً انتخاب و سیاست ورزشی، جزئی از وظیفه هر حكومت است. سیستم حكومت ها نیزمتفاوت است و هر كدام حالت خاص سیاست خود را دنبال می كنند.

برای مثال به چند نمونه از سیاست های ورزشی كه توسط حكومت ها اعمال می شود اشاره می كنیم:

1- حكومتی سیاست ورزشی خود را بر مبنای تعلیم و تربیت قرار می دهد. معنی این سیاست آن است كه هر حركت و فعالیتی در مدارس مورد توجه قرار گیرد. زیرا حكومت تشخیص داده تربیت بدنی جزئی از تربیت كلی سیاست آنهاست. بنابراین ورزش زیر نظر آموزش و پرورش قرار دارد.

2- حكومت دیگر ورزش را زیر نظر وزارت بهداری و بهزیستی اداره می كند. زیرا ورزش و تربیت بدنی را در جهت رعایت اصول بهداشت و سلامت جامعه پایه گذاری می كند.

3- حكومت سوم هدف از ورزش را نزدیكی طبقات، از غنی گرفته تا فقیر و از سیاه گرفته تا سفید، می داند و بطور كلی تشكیل جامعه بكپارچه مورد نظر است. مثلاً آنها به بازی هایی فكر می كنند كه بتوانند اجتماعات ورزشی را بوجود آورند، چنین سیاست ورزشی زیر نظر وزارت كشور اداره می شود.

4- نوع دیگر حكومت، سیاست ورزشی را درجهت فراهم كردن پرستیژ بمعنی اعتبارف آبرو، و حیثیت حكومتی خود می داند. این نوع حكومت می خواهد نشان دهد دارای حكومتی بهتر از سایر حكومت ها بوده  از نظر سلامت جامعه، دارای وضع بهتری می باشد. در واقع بسیاری از حكومت ها به دنبال همین سیاست هستند. حكومت های پیرو این نظریه نیاز به سازمانی دارند كه درحد آرزوهایشان گسترده باشد. البته انواع دیگری از سیاستهای ورزشی نیز ممكن است وجود داشته باشد كه بر حسب نیاز جامعه ، قابل مطالعه متخصصین است.