فرا رخسارهای وسایل ارتباطی جمعی
(شماره دوم)
طبق آنچه درشماره قبلی این مقاله گفته شد،غم انگیزترین پیکرهها و چهرهها در آمریکا همین سرگرم کنندههای حرفهای یا به اصطلاح «شومن»ها و به عبارت دیگر «دلقکها» هستند.
بسیارند صاحبنظران و کسانی که سقوط و زوال افکار و اندیشهها را به هنگام مناظرههای عامّه مردم در جامعه آمریکا شاهد بودهاند. آنها بارها و بارها سقوط اندیشههای ناب را به ورطه هولناک و مبتذل «شوهای تجارتی» شاهد بوده و با افسوس به همگان یادآور شدهاند. اما تا آنجا که میدانیم هیچ کدام از آنان به عنوان ریشهیابی علت بنیادی این سقوط به ورطه «عوامزدگی» بی حد و حصر را عنوان نکردهاند. در مقابل، هستند کسانیکه این مسایل را عمیقتر موشکافی کردهاند و سرانجام نظریاتی اعلام داشتهاند که به گزیده آنها اشارتی کوتاه میکنیم. آنها گفتهاند: «آنچه روزمرّه در برابر دیدگان در جریان است، چیزی نیست مگر آخرین تلاشهای سرمایهداری رمق باخته. یا- درست نقطه مقابل آن- «ثمره پوچ و میوه بیمزه سرمایهداری تکامل یافته»؛ یا «نغمههای بازگشت به عصر فروید» یا «کفّاره دوری جستن از خداوند». و عدهای دیگر نیز که عدم کارآیی این پاسخها و عدم صحّت جوابهای نظیر آن را به وضوح احساس و مشاهده میکنند، امّا راه به جایی نمیبرند، میگویند: «حرص و آز و جاهطلبی و شهرتپرستی ریشه و عامل اصلی و مقصّر نهایی این سقوط و زوال فرهنگی است.»
آنچه مشخص است ،همه ما به نوعی «مختصرگو» هستیم. هیچکس از آن میزان عقل و خرد بهرهمند نیست که بتواند تمامی حقیقت را دریابد. البته ممکن است کسی مدّعی یا معتقد باشد که به تمامی حقیقت راه یافته امّا بدیهی است چنین کسی نه زمان کافی خواهد داشت که آن را به دیگران عرضه کند و نه آن شنوندگان زودباوری را خواهد یافت که ادعای او را به سادگی بپذیرند. خواننده این سطور در این مقالات براهین و دلایلی را خواهد یافت که باور میکند این نوشتار لااقل اصل مسئله را با وضوح بیشتر و با جامعیّتی فراگیرتر از آنچه دیگران عنوان کردهاند عرضه میدارد. روشنی و صراحت این براهین متّکی به دیدگاهی است که الزاماً 2300 سال به عقب باز میگردد و خود را بر مبانی اندیشههای افلاطون استوار میسازد. این دلایل و استدلالها بر گرد محور اشکال متفاوت برخورد عقاید و تبادل آرا و اندیشهها، یعنی «گفتگو» میان انسانها دور میزند. انسان برای سهولت در بیان اندیشه و انتخاب آسانترین راه تبادل آن با دیگر انسانها، باید به آن شکل و فرمی از اشکال داد و ستد آرا توسل جوید که با نوع اندیشه و تفکر مورد نظرش هم سنخ و بالاترین قدرت تأثیر را با خود داشته باشد. بدیهی است آن تفکر و اندیشهای که از قابلیّت بیان آسانتری برخوردار باشد جایگاه ویژه خود را در درون یک فرهنگ و به عنوان عنصری از عناصر اصلی آن خواهد یافت.
منظور از واژههایی نظیر «تبادل» و «داد و ستد» یا «گفتگو» زبان گفتاری محض نیست، بلکه همه ابزارها و تکنولوژیهایی را نیز شامل میشود که وابستگان به یک فرهنگ خاص را در بیان و تبادل پیامهای مورد نظرشان یاری میرسانند. مسئلهای که اینجا ذهن ما را به خود مشغول میدارد این است که چگونه فرم و شکل تبادل افکار عامه به عاملی تعیین کننده تبدیل میشود و محتوای آنچه را که باید مورد داد و ستد قرار گیرد برمیگزیند.
در اینجا برای روشن شدن این موضوع به ذکر مثالی می پردازیم که به ذهنیّت ما نزدیکتر است: امروزه برای ما قابل تصور نیست که مردی با 250 کیلو وزن و غبغبهای آویزان نظیر ویلیام هوارد تافت(1) (WILLAM HOWAED TAFT) بتواند در یک مبارزه انتخاباتی به عنوان نامزد ریاست جمهوری آمریکا حضور داشته باشد. چهره ظاهری یک انسان خیلی هم نمیتواند بیانگر اندیشهها و آرمانهای درونی او باشد. البتّه امروزه این مطلب تا آنجایی صحت دارد که این انسان فقط از طریق کتاب و رادیو و حتی علائم دور با مخاطبان خود ارتباط داشته باشد. امّا در عصر تلویزیون وضع کاملاً فرق میکند. در این رسانه دیداری، تصویر یک انسان با وزن 250 کیلو، حتی اگر خطیب توانایی هم باشد، میتواند کاملاً خصلتهای ضمیری و زیباییهای نهفته در برهان و استدلالهای منطقی او را در فنّ بیان تحت الشّعاع اندام فربه او قرار دهد؛ زیرا در تلویزیون داد و ستدهای فکری ناگزیر تحت تأثیر ویژگی ابزارهای بصری قرار میگیرد. به عبارت دیگر، تبادل افکار در بیان تلویزیونی بیشتر در قالب تصاویر متحرک انجام میشود نه به مدد حروف و کلمات. ظهور مدیران و مشاوران تبلیغاتی با چهرههای مناسب تلویزیونی در صحنه سیاسی و نیز کمرنگ شدن تدریجی نقش کسانی که نویسنده نطقهای سیاسی بودند، دلالت بر این امر دارد که: آنچه تلویزیون به عنوان یک رسانه و یک وسیله تبادل آرا و اندیشه میطلبد با آنچه که لازمه همین امر در دیگر وسایل و ابزارهای تبلیغاتی است، کاملاً متفاوت است. آرا و عقاید سیاسی را نمیتوان بطور مطلوب و دلخواه از طریق تلویزیون مورد بحث و گفتگو قرار داد، زیرا که شکل و فرم ظاهری این وسیله با محتوا و معنی سر و کاری ندارد.
پانوشت:
1- بیست وهفتمین رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا که بعد از پایان دوره ریاست جمهوریش عضو دادگاه عالی آمریکا شد.
امپریالیسم و رسانههای عالمگیر (1)
نقش رسانهها در کنترل جامعه(1)
فن آوری نوین ارتباطی و امنیت اخلاقی(1)
فن آوری نوین ارتباطی و امنیت اخلاقی (2)